آینده ما در دنیای سرشار از انرژی: آینده انرژی P6
آینده ما در دنیای سرشار از انرژی: آینده انرژی P6
اگر تا اینجا پیش رفته اید، پس در مورد آن خوانده اید سقوط انرژی کثیف و پایان نفت ارزان. شما همچنین در مورد دنیای پست کربن که ما وارد آن می شویم، خوانده اید افزایش خودروهای الکتریکی, خورشیدی، و همه سایر تجدید پذیرها از رنگین کمان اما آنچه که ما در مورد آن اذیت میکردیم، و آنچه شما منتظر آن بودید، موضوع این قسمت پایانی مجموعه آینده انرژی ما است:
دنیای آینده ما، پر از انرژی های تجدیدپذیر تقریبا رایگان، بی حد و حصر و پاک، واقعاً چگونه خواهد بود؟
این آینده ای اجتناب ناپذیر است، اما همچنین آینده ای است که بشریت هرگز آن را تجربه نکرده است. پس بیایید نگاهی به گذار پیش روی خود بیندازیم، بدیها و سپس خوبیهای این نظم جهانی انرژی جدید.
گذار نه چندان آرام به دوران پس از کربن
بخش انرژی ثروت و قدرت میلیاردرهای منتخب، شرکتها و حتی کل کشورها را در سراسر جهان هدایت میکند. این بخش سالانه تریلیون ها دلار تولید می کند و باعث ایجاد تریلیون ها بیشتر در فعالیت های اقتصادی می شود. با این همه پول در بازی، منصفانه است که فرض کنیم افراد زیادی وجود دارند که علاقه زیادی به تکان دادن قایق ندارند.
در حال حاضر، قایق مورد حمایت این منافع شامل انرژی حاصل از سوخت های فسیلی است: زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی.
اگر به این موضوع فکر کنید، میتوانید دلیل آن را بفهمید: ما انتظار داریم که این ذینفعان سرمایهگذاری خود را در زمان، پول و سنت به نفع یک شبکه انرژی تجدیدپذیر توزیعشده سادهتر و ایمنتر - یا بیشتر به نفع یک سیستم انرژی که پس از نصب، به جای سیستم فعلی که با فروش منابع طبیعی محدود در بازارهای آزاد، سود مستمر ایجاد می کند، انرژی رایگان و بی حد و حصر تولید می کند.
با توجه به این گزینه، احتمالاً میتوانید ببینید که چرا یک مدیرعامل یک شرکت نفت/زغالسنگ/گاز طبیعی که سهام آن سهام عمومی است، فکر میکند «لعنت به انرژیهای تجدیدپذیر».
قبلاً بررسی کردهایم که شرکتهای تاسیساتی و قدیمی چگونه تلاش میکنند کاهش سرعت گسترش انرژی های تجدید پذیر. در اینجا، بیایید بررسی کنیم که چرا کشورهای منتخب ممکن است از همان سیاست های عقب مانده و ضد تجدیدپذیر حمایت کنند.
ژئوپلیتیک جهانی کربن زدایی
شرق میانه. کشورهای اوپک - به ویژه کشورهای خاورمیانه - بازیگران جهانی هستند که احتمالاً مخالفت با انرژی های تجدیدپذیر را تامین مالی می کنند، زیرا بیشترین ضرر را دارند.
عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطر، ایران و عراق در مجموع دارای بیشترین غلظت نفت قابل استخراج آسان (ارزان) در جهان هستند. از دهه 1940، ثروت این منطقه به دلیل انحصار تقریباً آن بر این منبع منفجر شده است، و در بسیاری از این کشورها صندوق های ثروت دولتی بیش از یک تریلیون دلار ایجاد شده است.
اما به همان اندازه که این منطقه خوش شانس بوده است نفرین منابع نفت بسیاری از این ملت ها را به یک اسب های حیله گر تبدیل کرده است. بیشتر آنها به جای استفاده از این ثروت برای ایجاد اقتصادهای توسعه یافته و پویا بر اساس صنایع متنوع، به اقتصاد خود اجازه داده اند که کاملاً به درآمد نفت وابسته باشند و کالاها و خدمات مورد نیاز خود را از سایر کشورها وارد کنند.
این زمانی که تقاضا و قیمت نفت بالا باقی میماند، خوب عمل میکند - که برای دههها، به ویژه دهه گذشته همینطور بوده است - اما همانطور که تقاضا و قیمت نفت در دهههای آینده شروع به کاهش میکند، آن دسته از اقتصادهایی که به این منبع در حالی که این کشورهای خاورمیانه تنها کسانی نیستند که با این نفرین منابع دست و پنجه نرم می کنند - ونزوئلا و نیجریه دو نمونه بارز هستند - آنها همچنین از یک گروه منحصر به فرد از چالش ها دست و پنجه نرم می کنند که غلبه بر آنها دشوار خواهد بود.
برای نام بردن از چند مورد، ما خاورمیانه را با موارد زیر می بینیم:
- جمعیت در حال افزایش با نرخ بیکاری مزمن بالا؛
- آزادی های شخصی محدود؛
- جمعیت زنان محروم به دلیل هنجارهای مذهبی و فرهنگی؛
- صنایع داخلی ضعیف یا غیررقابتی؛
- بخش کشاورزی که نمی تواند نیازهای داخلی خود را برآورده کند (عاملی که به طور پیوسته بدتر می شود به دلیل تغییرات آب و هوایی);
- بازیگران غیردولتی افراطی و تروریستی افراطی که برای بی ثبات کردن منطقه تلاش می کنند.
- نزاع چند صد ساله بین دو فرقه مسلط اسلام که در حال حاضر توسط بلوک کشورهای سنی (عربستان سعودی، مصر، اردن، امارات متحده عربی، کویت، قطر) و یک بلوک شیعه (ایران، عراق، سوریه، لبنان) تجسم یافته است.
- و بسیار واقعی پتانسیل اشاعه هسته ای بین این دو بلوک دولت
خوب، این یک لقمه بود. همانطور که می توانید تصور کنید، این ها چالش هایی نیستند که بتوان به این زودی ها برطرف کرد. کاهش درآمدهای نفتی را به هر یک از این عوامل اضافه کنید و به بی ثباتی داخلی دست خواهید یافت.
در این منطقه، بی ثباتی داخلی به طور کلی منجر به یکی از سه سناریو می شود: یک کودتای نظامی، انحراف خشم عمومی داخلی به یک کشور خارجی (مثلاً دلایل جنگ)، یا فروپاشی کامل به یک کشور شکست خورده. ما اکنون شاهد اجرای این سناریوها در مقیاس کوچک در عراق، سوریه، یمن و لیبی هستیم. در صورتی که کشورهای خاورمیانه نتوانند با موفقیت اقتصاد خود را در دو دهه آینده مدرن کنند، وضعیت بدتر خواهد شد.
روسیه است. روسیه نیز مانند کشورهای خاورمیانه که در مورد آنها صحبت کردیم، از نفرین منابع رنج می برد. با این حال، در این مورد، اقتصاد روسیه بیش از صادرات نفت این کشور به درآمدهای حاصل از صادرات گاز طبیعی به اروپا وابسته است.
طی دو دهه گذشته، درآمد حاصل از صادرات گاز طبیعی و نفت این کشور، بستر احیای اقتصادی و ژئوپلیتیکی روسیه بوده است. بیش از 50 درصد درآمد دولت و 70 درصد از صادرات را شامل می شود. متأسفانه، روسیه هنوز این درآمد را به یک اقتصاد پویا تبدیل نکرده است، اقتصادی که در برابر نوسانات قیمت نفت مقاوم است.
در حال حاضر، بی ثباتی داخلی توسط یک دستگاه تبلیغاتی پیچیده و پلیس مخفی شریر کنترل می شود. دفتر سیاسی نوعی فراملی گرایی را ترویج می کند که تا کنون ملت را از سطوح خطرناک انتقاد داخلی مصون نگه داشته است. اما اتحاد جماهیر شوروی همین ابزارهای کنترلی را مدتها قبل از روسیه امروزی در اختیار داشت و برای نجات آن از فروپاشی تحت فشار خود کافی نبود.
اگر روسیه در دهه آینده نتواند مدرنیزه شود، ممکن است وارد مرحله خطرناکی شود تقاضا و قیمت نفت کاهش دائمی خود را آغاز می کند.
با این حال، مشکل واقعی این سناریو این است که برخلاف خاورمیانه، روسیه دومین انبار بزرگ تسلیحات هستهای جهان را نیز در اختیار دارد. اگر روسیه دوباره سقوط کند، خطر سقوط این سلاح ها به دست افراد نادرست یک تهدید بسیار واقعی برای امنیت جهانی است.
ایالات متحده. وقتی به ایالات متحده نگاه می کنید، یک امپراتوری مدرن را خواهید یافت که دارای موارد زیر است:
- بزرگترین و پویاترین اقتصاد جهان (17 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می دهد).
- منزوی ترین اقتصاد جهان (جمعیت آن بیشتر آنچه را که تولید می کند می خرند، به این معنی که ثروت آن بیش از حد به بازارهای خارجی وابسته نیست).
- هیچ صنعت یا منبعی اکثریت درآمد آن را نشان نمی دهد.
- سطح پایین بیکاری نسبت به میانگین جهانی.
اینها تنها تعدادی از نقاط قوت بسیاری از اقتصاد ایالات متحده است. یک بزرگ اما با این حال این است که یکی از بزرگترین مشکلات هزینه های هر کشور روی زمین را نیز دارد. صادقانه بگویم، این یک خریدار است.
چرا ایالات متحده قادر است برای مدت طولانی بیش از توان خود هزینه کند بدون اینکه عواقب زیادی داشته باشد؟ خوب، دلایل متعددی وجود دارد که بزرگترین آنها ناشی از معامله ای است که بیش از 40 سال پیش در کمپ دیوید انجام شد.
سپس رئیس جمهور نیکسون قصد داشت استاندارد طلا را کنار بگذارد و اقتصاد ایالات متحده را به سمت ارز شناور تغییر دهد. یکی از چیزهایی که او برای انجام این کار به آن نیاز داشت چیزی بود که تقاضا برای دلار را برای دهههای آینده تضمین کند. به خاندان آل سعود اشاره کنید که با واشنگتن معامله کرد تا فروش نفت عربستان را منحصراً به دلار آمریکا قیمت دهد و در عین حال خزانه های آمریکا را با دلارهای نفتی مازاد خود خریداری کرد. از آن زمان به بعد، تمام فروش نفت بین المللی به دلار آمریکا انجام می شد. (اکنون باید روشن شود که چرا ایالات متحده همیشه با عربستان سعودی اینقدر خوش برخورد بوده است، حتی با وجود شکاف عظیم در ارزش های فرهنگی که هر کشور ترویج می کند.)
این قرارداد به ایالات متحده اجازه داد تا موقعیت خود را به عنوان ارز ذخیره جهانی حفظ کند و با انجام این کار، به آن اجازه داد تا برای چندین دهه فراتر از توان خود هزینه کند و در عین حال به بقیه جهان اجازه داد تا این ارز را انتخاب کنند.
این یک معامله بزرگ است. با این حال، این یکی از مواردی است که به تقاضای مداوم برای نفت وابسته است. تا زمانی که تقاضا برای نفت همچنان قوی باشد، تقاضا برای دلار آمریکا برای خرید نفت مذکور نیز افزایش خواهد یافت. کاهش قیمت و تقاضا برای نفت، به مرور زمان، قدرت هزینهکردن ایالات متحده را محدود میکند و در نهایت جایگاه آن را به عنوان ارز ذخیره جهان در شرایط متزلزلی قرار میدهد. اگر در نتیجه اقتصاد ایالات متحده دچار تزلزل شود، جهان نیز دچار تزلزل خواهد شد (مثلاً نگاه کنید به 2008-09).
این مثالها تنها تعدادی از موانع بین ما و آیندهای با انرژی پاک و بیحد و حصر هستند - پس چطور میتوانیم دندهها را عوض کنیم و آیندهای را کشف کنیم که ارزشش را داشته باشد.
شکستن منحنی مرگ ناشی از تغییرات آب و هوایی
یکی از مزایای آشکار دنیایی که توسط انرژی های تجدیدپذیر اداره می شود، شکستن منحنی خطرناک چوب هاکی انتشار کربن است که ما به جو پمپاژ می کنیم. ما قبلاً در مورد خطرات تغییرات آب و هوایی صحبت کرده ایم (سریال حماسی ما را ببینید: آینده تغییرات آب و هوایی)، بنابراین من قصد ندارم ما را در اینجا به بحث طولانی در مورد آن بکشانم.
نکات اصلی که باید به خاطر بسپاریم این است که اکثر انتشار گازهای گلخانهای که جو ما را آلوده میکند از سوختن سوختهای فسیلی و متان منتشر شده توسط ذوب منجمد قطبی و گرم شدن اقیانوسها ناشی میشود. با انتقال تولید برق جهان به انرژی خورشیدی و ناوگان حمل و نقل ما به برق، جهان خود را به وضعیت انتشار کربن صفر خواهیم رساند – اقتصادی که نیازهای انرژی خود را بدون آلودگی آسمان ما برآورده می کند.
کربنی که قبلاً به جو پمپاژ کرده ایم (قطعات 400 در میلیون از سال 2015، 50 نفر از خط قرمز سازمان ملل متحد) برای دهه ها، شاید قرن ها در جو ما باقی خواهند ماند تا زمانی که فناوری های آینده این کربن را از آسمان ما بمکند.
این بدان معناست که انقلاب انرژی آینده لزوماً محیط زیست ما را التیام نمیبخشد، اما حداقل خونریزی را متوقف میکند و به زمین اجازه میدهد تا خود را درمان کند.
پایان گرسنگی
اگر سری ما را در آینده غذا، سپس به یاد خواهید آورد که تا سال 2040، ما وارد آینده ای خواهیم شد که به دلیل کمبود آب و افزایش دما (ناشی از تغییرات آب و هوایی) زمین های قابل کشت کمتر و کمتری دارد. در عین حال، ما جمعیتی در جهان داریم که به XNUMX میلیارد نفر خواهد رسید. اکثریت این رشد جمعیت از کشورهای در حال توسعه حاصل خواهد شد - دنیای در حال توسعه که ثروت آن در دو دهه آینده به شدت افزایش خواهد یافت. پیشبینی میشود که این درآمدهای قابل تصرف بزرگتر منجر به افزایش تقاضا برای گوشت شود که منابع جهانی غلات را مصرف میکند و در نتیجه منجر به کمبود مواد غذایی و افزایش قیمتها میشود که میتواند دولتها را در سراسر جهان بیثبات کند.
خب این لقمه بود خوشبختانه، دنیای آینده ما از انرژی های تجدیدپذیر رایگان، بی حد و حصر و پاک ممکن است به طرق مختلف از این سناریو جلوگیری کند.
- اول اینکه بخش بزرگی از قیمت مواد غذایی از کودها، علفکشها و آفتکشهای تولید شده از پتروشیمی تامین میشود. با کاهش تقاضای ما برای نفت (به عنوان مثال انتقال به وسایل نقلیه الکتریکی)، قیمت نفت سقوط می کند و این مواد شیمیایی را ارزان می کند.
- کودها و آفت کشهای ارزانتر در نهایت قیمت غلات مورد استفاده برای تغذیه حیوانات را کاهش میدهند و در نتیجه هزینههای انواع گوشت را کاهش میدهند.
- آب یکی دیگر از عوامل مهم در تولید گوشت است. به عنوان مثال، برای تولید یک پوند گوشت گاو، 2,500 گالن آب لازم است. تغییرات اقلیمی شش بخش عمده منابع آب ما را عمیق خواهد کرد، اما از طریق استفاده از انرژی خورشیدی و دیگر انرژیهای تجدیدپذیر، میتوانیم نیروگاههای نمکزدایی عظیم بسازیم و انرژی دهیم تا آب دریا را به آب آشامیدنی ارزان تبدیل کنیم. این به ما امکان می دهد زمین های کشاورزی را آبیاری کنیم که دیگر بارندگی ندارند یا دیگر به سفره های زیرزمینی قابل استفاده دسترسی ندارند.
- در همین حال، ناوگان حمل و نقل با برق هزینه حمل و نقل مواد غذایی از نقطه A به نقطه B را به نصف کاهش می دهد.
- در نهایت، اگر کشورها (به ویژه آنهایی که در مناطق خشک هستند) تصمیم به سرمایه گذاری در آن بگیرند مزارع عمودی برای رشد مواد غذایی خود، انرژی خورشیدی می تواند انرژی این ساختمان ها را به طور کامل تامین کند و هزینه غذا را حتی بیشتر کاهش دهد.
همه این مزایای انرژی های تجدیدپذیر بی حد و حصر ممکن است ما را به طور کامل در برابر کمبود مواد غذایی در آینده محافظت نکند، اما تا زمانی که دانشمندان در آینده نوآوری کنند، زمان را برای ما می خرند. انقلاب سبز.
همه چیز ارزان تر می شود
در واقع، این فقط غذا نیست که در عصر انرژی پس از کربن ارزانتر میشود - همه چیز ارزانتر میشود.
در مورد آن فکر کنید، هزینه های اصلی ساخت و فروش یک محصول یا خدمات چیست؟ ما هزینه های مواد، نیروی کار، تاسیسات اداری/کارخانه، حمل و نقل، مدیریت، و سپس هزینه های مصرف کننده بازاریابی و فروش را داریم.
با انرژی ارزان تا رایگان، شاهد صرفه جویی زیادی در بسیاری از این هزینه ها خواهیم بود. مواد خام معدنی با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر ارزانتر میشوند. هزینه انرژی کار ربات/ماشین در حال اجرا حتی کمتر خواهد شد. صرفه جویی در هزینه های اداره یک دفتر یا کارخانه با انرژی های تجدیدپذیر کاملاً آشکار است. و سپس صرفه جویی در هزینه های حمل و نقل کالا از طریق ون ها، کامیون ها، قطارها و هواپیماهای برقی هزینه ها را بسیار کاهش می دهد.
آیا این بدان معناست که همه چیز در آینده رایگان خواهد بود؟ البته که نه! هزینههای مواد خام، نیروی انسانی و عملیات تجاری همچنان هزینهای دارد، اما با خارج کردن هزینه انرژی از معادله، همه چیز در آینده خواهد بود. اراده بسیار ارزان تر از آنچه امروز می بینیم.
و این خبر بسیار خوبی است با توجه به نرخ بیکاری که در آینده به لطف ظهور روبات هایی که مشاغل یقه آبی را می دزدند و الگوریتم های فوق هوشمندی که مشاغل یقه سفید را می دزدند تجربه خواهیم کرد (این را در مقاله خود پوشش می دهیم. آینده کار سلسله).
استقلال انرژی
این عبارتی است که سیاستمداران در سرتاسر جهان هر زمان که یک بحران انرژی رخ می دهد یا زمانی که اختلافات تجاری بین صادرکنندگان انرژی (یعنی کشورهای نفت خیز) و واردکنندگان انرژی به وجود می آید، بوق می زنند: استقلال انرژی.
هدف استقلال انرژی این است که یک کشور را از وابستگی واقعی یا واقعی به کشور دیگری برای نیازهای انرژی خود رها کند. دلایلی که چرا این یک معامله بزرگ است واضح است: وابستگی به کشور دیگری که منابع مورد نیاز برای عملکرد را در اختیار شما قرار دهد، تهدیدی برای اقتصاد، امنیت و ثبات کشور شما است.
چنین وابستگی به منابع خارجی، کشورهای فقیر انرژی را وادار می کند که به جای تأمین مالی برنامه های داخلی ارزشمند، مبالغ زیادی را صرف واردات انرژی کنند. این وابستگی همچنین کشورهای فقیر انرژی را مجبور میکند با کشورهای صادرکننده انرژی که ممکن است از نظر حقوق و آزادیهای بشر از بهترین شهرت برخوردار نباشند (اهم، عربستان سعودی و روسیه) برخورد کرده و از آنها حمایت کنند.
در واقع، هر کشوری در سراسر جهان منابع تجدیدپذیر کافی - که از طریق خورشید، باد یا جزر و مد جمعآوری میشود- دارد تا انرژی مورد نیاز خود را به طور کامل تامین کند. با سرمایهگذاری خصوصی و دولتی که در دو دهه آینده شاهد سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر خواهیم بود، کشورهای سراسر جهان روزی سناریویی را تجربه خواهند کرد که در آن دیگر مجبور نیستند پول را به کشورهای صادرکننده انرژی برسانند. در عوض، آنها قادر خواهند بود پول پس انداز شده از یک بار واردات انرژی را صرف برنامه های هزینه های عمومی مورد نیاز خود کنند.
جهان در حال توسعه به عنوان یکسان به جهان توسعه یافته می پیوندد
این فرض وجود دارد که برای آنهایی که در جهان توسعه یافته زندگی می کنند به سبک زندگی مصرف گرای مدرن خود ادامه دهند، نمی توان اجازه داد که جهان در حال توسعه به استاندارد زندگی ما برسد. فقط منابع کافی وجود ندارد. برای برآوردن نیازهای XNUMX میلیارد نفری که انتظار میرود، به منابع چهار زمین نیاز است سیاره ما را تا سال 2040 به اشتراک بگذارید.
اما این نوع تفکر در سال 2015 است. در آینده پر انرژی که به آن می رویم، آن محدودیت های منابع، آن قوانین طبیعت، آن قوانین از پنجره بیرون می افتند. با بهره برداری کامل از نیروی خورشید و دیگر انرژی های تجدیدپذیر، می توانیم نیازهای همه متولدین دهه های آینده را برآورده کنیم.
در واقع، کشورهای در حال توسعه بسیار سریعتر از آنچه که اکثر کارشناسان فکر می کنند، به استانداردهای زندگی کشورهای توسعه یافته دست خواهند یافت. اینگونه در مورد آن فکر کنید، با ظهور تلفن های همراه، جهان در حال توسعه توانست از نیاز به سرمایه گذاری میلیاردها دلار در یک شبکه عظیم تلفن ثابت عبور کند. همین امر در مورد انرژی نیز صادق خواهد بود - به جای سرمایه گذاری تریلیون ها در یک شبکه متمرکز انرژی، جهان در حال توسعه می تواند بسیار کمتر در یک شبکه پیشرفته غیرمتمرکز انرژی تجدیدپذیر سرمایه گذاری کند.
در واقع، این در حال حاضر اتفاق می افتد. در آسیا، چین و ژاپن شروع به سرمایه گذاری بیشتر در انرژی های تجدیدپذیر نسبت به منابع انرژی سنتی مانند زغال سنگ و هسته ای کرده اند. و در جهان در حال توسعه، گزارش رشد 143 درصدی انرژی های تجدیدپذیر را نشان داده اند. کشورهای در حال توسعه بین سالهای 142 تا 2008 2013 گیگاوات انرژی نصب کردهاند که بسیار بزرگتر و سریعتر از کشورهای ثروتمند است.
صرفه جویی در هزینه حاصل از حرکت به سمت شبکه انرژی های تجدیدپذیر، منابع مالی را برای کشورهای در حال توسعه باز می کند تا در بسیاری از زمینه های دیگر نیز مانند کشاورزی، بهداشت، حمل و نقل و غیره جهش کنند.
آخرین نسل شاغل
همیشه مشاغل وجود خواهند داشت، اما در اواسط قرن، این احتمال وجود دارد که بیشتر مشاغلی که امروز می شناسیم اختیاری شوند یا دیگر وجود نداشته باشند. دلایل پشت این - ظهور روباتها، اتوماسیون، هوش مصنوعی مبتنی بر دادههای بزرگ، کاهش قابل توجه هزینههای زندگی، و موارد دیگر- در سری Future of Work ما که تا چند ماه دیگر منتشر میشود، پوشش داده خواهد شد. با این حال، انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند آخرین محصول بزرگ سپر اشتغال را برای چند دهه آینده نشان دهند.
اکثر جادهها، پلها، ساختمانهای عمومی، زیرساختهایی که هر روز به آنها تکیه میکنیم، دههها پیش، بهویژه دهههای 1950 تا 1970 ساخته شدهاند. در حالی که تعمیر و نگهداری منظم این منبع مشترک را حفظ کرده است، واقعیت این است که بسیاری از زیرساختهای ما طی دو دهه آینده نیاز به بازسازی کامل دارند. این ابتکاری است که تریلیون ها هزینه در بر خواهد داشت و همه کشورهای توسعه یافته در سراسر جهان آن را احساس خواهند کرد. یکی از بخشهای بزرگ این نوسازی زیرساخت، شبکه انرژی ما است.
همانطور که در قسمت چهارم از این سری، تا سال 2050، جهان باید به هر حال شبکه انرژی و نیروگاه های قدیمی خود را به طور کامل جایگزین کند، بنابراین جایگزینی این زیرساخت با انرژی های تجدیدپذیر ارزان تر، پاک تر و به حداکثر رساندن انرژی صرفاً منطقی به نظر می رسد. حتی اگر جایگزینی زیرساختها با انرژیهای تجدیدپذیر به اندازه جایگزینی آن با منابع برق سنتی هزینه داشته باشد، انرژیهای تجدیدپذیر همچنان برنده میشوند – آنها از تهدیدات امنیت ملی ناشی از حملات تروریستی، استفاده از سوختهای کثیف، هزینههای مالی بالا، اثرات نامطلوب آب و هوا و سلامت، و آسیبپذیری در برابر آن جلوگیری میکنند. خاموشی های گسترده
دو دهه آینده شاهد یکی از بزرگترین رونق های شغلی در تاریخ معاصر خواهیم بود که بیشتر آن در حوزه ساخت و ساز و انرژی های تجدید پذیر است. اینها مشاغلی هستند که نمی توان آنها را برون سپاری کرد و در دوره ای که اشتغال انبوه در اوج خود است، به شدت مورد نیاز خواهد بود. خبر خوب این است که این مشاغل زمینه را برای آینده ای پایدارتر، آینده ای سرشار از فراوانی برای همه اعضای جامعه فراهم می کند.
دنیایی آرام تر
با نگاهی به تاریخ، بسیاری از کشمکشهای جهان بین ملتها به دلیل لشکرکشیهای فتوحات به رهبری امپراطوران و مستبدان، اختلافات بر سر قلمرو و مرزها، و البته نبردها برای کنترل منابع طبیعی به وجود آمد.
در دنیای مدرن، ما هنوز امپراتوری داریم و هنوز ظالم داریم، اما توانایی آنها برای حمله به کشورهای دیگر و فتح نیمی از جهان به پایان رسیده است. در همین حال، مرزهای بین کشورها تا حد زیادی تعیین شده است، و جدای از چند جنبش جدایی طلبانه داخلی و نزاع ها بر سر استان ها و جزایر کوچک، جنگ همه جانبه بر سر زمین از سوی یک قدرت خارجی دیگر به نفع مردم نیست و از نظر اقتصادی سودآور نیست. . اما جنگ بر سر منابع، آنها هنوز بسیار در مد هستند.
در تاریخ معاصر، هیچ منبعی به اندازه نفت با ارزش نبوده و به طور غیرمستقیم باعث جنگ نشده است. همه ما اخبار را دیده ایم. همه ما پشت سر تیترها و صحبت های دوگانه دولت را دیده ایم.
دور کردن اقتصاد و وسایل نقلیه ما از وابستگی به نفت لزوماً به همه جنگها پایان نمیدهد. هنوز منابع گوناگون و مواد معدنی کمیاب خاکی وجود دارد که جهان می تواند با آنها مبارزه کند. اما هنگامی که کشورها در موقعیتی قرار می گیرند که می توانند به طور کامل و ارزان نیازهای انرژی خود را برآورده کنند و به آنها اجازه دهند پس انداز را در برنامه های کارهای عمومی سرمایه گذاری کنند، نیاز به درگیری با سایر کشورها کاهش می یابد.
در سطح ملی و در سطح فردی، هر چیزی که ما را از کمبود به سوی فراوانی دور کند، نیاز به درگیری را به حداقل می رساند. حرکت از دوران کمبود انرژی به دوران فراوانی انرژی دقیقاً این کار را انجام می دهد.
پیوندهای سری آینده انرژی
مرگ آهسته عصر انرژی کربن: آینده انرژی P1
نفت! محرک عصر تجدیدپذیر: آینده انرژی P2
ظهور ماشین الکتریکی: آینده انرژی P3
انرژی خورشیدی و ظهور اینترنت انرژی: آینده انرژی P4
انرژیهای تجدیدپذیر در برابر توریم و انرژی فیوژن: آینده انرژی P5
به روز رسانی برنامه ریزی شده بعدی برای این پیش بینی
مراجع پیش بینی
پیوندهای محبوب و سازمانی زیر برای این پیشبینی ارجاع داده شد:
پیوندهای Quantumrun زیر برای این پیش بینی ارجاع داده شدند: