آینده مرگ: آینده جمعیت انسانی P7
آینده مرگ: آینده جمعیت انسانی P7
در طول تاریخ بشر، انسان ها سعی کرده اند مرگ را فریب دهند. و در بیشتر تاریخ بشریت، بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که ابدیت را از طریق ثمرات ذهن یا ژنهایمان پیدا کنیم: نقاشیهای غار، آثار داستانی، اختراعات، یا خاطراتی که از خودمان به فرزندانمان منتقل میکنیم.
اما از طریق پیشرفت های شگرف در علم و فناوری، اعتقاد جمعی ما به اجتناب ناپذیر بودن مرگ به زودی متزلزل خواهد شد. مدت کوتاهی پس از آن، به طور کامل شکسته خواهد شد. در پایان این فصل، متوجه خواهید شد که چگونه آینده مرگ پایان مرگ است، همانطور که ما آن را می شناسیم.
گفتگوی در حال تغییر پیرامون مرگ
مرگ عزیزان در طول تاریخ بشریت ثابت بوده است و هر نسلی به روش خود با این رویداد شخصی صلح می کند. برای نسل های هزاره و صد ساله کنونی تفاوتی نخواهد داشت.
تا سال 2020، نسل سیویک (متولدین بین 1928 تا 1945) وارد دهه 80 زندگی خود خواهند شد. برای استفاده از درمان های افزایش دهنده زندگی شرح داده شده در مقاله بسیار دیر است فصل قبلیاین والدین بومرها و پدربزرگ ها و مادربزرگ های نسل Xers و هزاره ها تا اوایل دهه 2030 تا حد زیادی ما را ترک خواهند کرد.
به همین ترتیب، تا دهه 2030، نسل بومر (متولدین بین 1946 تا 1964) وارد دهه 80 زندگی خود خواهند شد. اکثر آنها بسیار فقیرتر از آن هستند که بتوانند درمان های افزایش دهنده زندگی را که تا آن زمان به بازار عرضه شده اند، بپردازند. این والدین Gen Xers و هزاره ها و پدربزرگ ها و مادربزرگ های Centennials تا اوایل دهه 2040 تا حد زیادی ما را ترک خواهند کرد.
این فقدان بیش از یک چهارم از جمعیت امروز (2016) را نشان می دهد و توسط نسل های هزاره و صد ساله به روشی منحصر به فرد در این قرن در تاریخ بشر متولد خواهد شد.
یکی، هزاره ها و صدمین سال ها بیشتر از هر نسل قبلی به هم مرتبط هستند. امواج مرگومیرهای طبیعی و نسلی که بین سالهای 2030 تا 2050 پیشبینی میشود، نوعی عزاداری عمومی ایجاد میکند، زیرا داستانها و ادای احترام به عزیزان در حال عبور از طریق شبکههای اجتماعی آنلاین به اشتراک گذاشته میشود.
با توجه به افزایش فراوانی این مرگ و میرهای طبیعی، نظرسنجی ها شروع به ثبت یک برآمدگی قابل توجه در آگاهی از مرگ و میر و حمایت از مراقبت از سالمندان خواهند کرد. مفهوم ناپایداری فیزیکی برای نسل هایی که در حال حاضر در دنیای آنلاینی رشد می کنند که در آن هیچ چیز فراموش نمی شود و هر چیزی ممکن به نظر می رسد غریبه خواهد بود.
این خط فکری تنها بین سالهای 2025 تا 2035 بزرگتر میشود، زمانی که داروهایی که واقعاً اثرات پیری را معکوس میکنند (با خیال راحت) وارد بازار شوند. از طریق پوشش گسترده رسانه ای که این داروها و درمان ها به دست خواهند آورد، پیش فرض ها و انتظارات جمعی ما در مورد محدودیت های طول عمر انسان به طور چشمگیری تغییر خواهد کرد. علاوه بر این، با آگاهی عمومی از آنچه علم می تواند امکان پذیر کند، اعتقاد به اجتناب ناپذیر بودن مرگ از بین خواهد رفت.
این آگاهی جدید باعث می شود رای دهندگان در کشورهای غربی - یعنی کشورهایی که جمعیت آنها سریعترین کاهش را پیدا می کند - به دولت های خود فشار بیاورند تا شروع به سرمایه گذاری جدی در تحقیقات افزایش زندگی کنند. اهداف این کمکهای مالی شامل بهبود علم پشت سر گذاشتن عمر، ایجاد داروها و درمانهای ایمنتر و مؤثرتر برای افزایش عمر و کاهش قابل توجه هزینههای افزایش عمر است تا همه افراد جامعه بتوانند از آن بهره ببرند.
در اواخر دهه 2040، جوامع در سراسر جهان به مرگ به عنوان واقعیتی که بر نسل های گذشته تحمیل شده است، می نگرند، اما واقعیتی که نیازی به دیکته کردن سرنوشت نسل های فعلی و آینده ندارد. تا آن زمان، ایده های جدید در مورد مراقبت از مردگان وارد بحث عمومی خواهد شد.
گورستان ها به گورستان تبدیل می شوند
بیشتر مردم از نحوه عملکرد گورستان غافل هستند، بنابراین در اینجا خلاصه ای سریع آورده شده است:
در بیشتر نقاط جهان، به ویژه در اروپا، خانواده های متوفی حق استفاده از قبر را برای مدت معینی خریداری می کنند. پس از انقضای این مدت، استخوانهای متوفی کنده میشوند و سپس در یک استوانه عمومی قرار میگیرند. اگرچه این سیستم معقول و ساده است، اما احتمالاً برای خوانندگان آمریکای شمالی ما غافلگیر کننده خواهد بود.
در ایالات متحده و کانادا، مردم انتظار دارند (و در اکثر ایالت ها و استان ها قانون است) قبر عزیزانشان دائمی و برای ابدیت نگهداری شوند. "این عملا چگونه کار می کند؟" تو پرسیدی. خب، بیشتر گورستانها باید بخشی از درآمدی را که از خدمات تشییع جنازه به دست میآورند، در یک صندوق با بهره بالا ذخیره کنند. هنگامی که گورستان پر می شود، پس از آن هزینه نگهداری آن توسط یک صندوق سوددار پرداخت می شود (حداقل تا زمانی که پول آن تمام شود).
با این حال، هیچ یک از این سیستمها به طور کامل برای مرگهای پیشبینیشده هر دو نسل سیویک و بومر بین سالهای 2030 تا 2050 آماده نیست. شبکه های گورستانی کمی در جهان وجود دارد که ظرفیت پذیرش این هجوم ساکنان دائمی عزیز را داشته باشد. و از آنجایی که گورستان ها با نرخ های بی سابقه پر می شوند و هزینه آخرین قطعه های دفن بیش از مقرون به صرفه افزایش می یابد، مردم خواستار مداخله دولت خواهند بود.
برای پرداختن به این موضوع، دولتها در سراسر جهان شروع به تصویب قوانین و کمکهای مالی جدید خواهند کرد که صنعت خصوصی تشییع جنازه شروع به ساخت مجموعههای گورستان چند طبقه خواهد کرد. اندازه این ساختمانها یا مجموعهای از ساختمانها، رقیب گورستانهای دوران باستان است و نحوه رفتار، مدیریت و به یاد آوردن مردگان را برای همیشه بازتعریف میکند.
به یاد مردگان در عصر آنلاین
ژاپن با داشتن مسن ترین جمعیت جهان (2016) در حال حاضر با مشکل در دسترس بودن قطعه دفن مواجه است. بالاترین متوسط هزینه مراسم تشییع جنازه به دلیل آن است. و با جوان تر شدن جمعیت ژاپنی ها، ژاپنی ها خود را مجبور کرده اند تا نحوه برخورد با متوفیان خود را دوباره تصور کنند.
در گذشته، هر ژاپنی از قبرهای خود لذت می برد، سپس این رسم با خانه های قبرهای خانوادگی جایگزین شد، اما با تولد فرزندان کمتری برای نگهداری از این گورستان های خانوادگی، خانواده ها و افراد مسن بار دیگر ترجیحات دفن خود را تغییر دادند. به جای قبرها، بسیاری از ژاپنی ها سوزاندن سوزاندن را به عنوان روش مقرون به صرفه تری برای تدفین خانواده هایشان انتخاب می کنند. سپس کوزه خاکسپاری آنها در یک فضای قفسه در کنار صدها کوزه دیگر در چند طبقه بزرگ ذخیره می شود. خانه های گورستان با فناوری پیشرفته. بازدیدکنندگان حتی میتوانند خود را به داخل ساختمان بکشند و با یک چراغ ناوبری به قفسه کوزهی عزیزشان هدایت شوند.
اما تا دهه 2030، برخی از گورستانهای آینده، ارائه مجموعهای از خدمات جدید و تعاملی را برای هزارهها و صدمین سالها آغاز خواهند کرد تا عزیزان خود را به شیوهای عمیقتر به یاد آورند. بسته به ترجیحات فرهنگی محل قرار گرفتن گورستان و ترجیحات فردی اعضای خانواده متوفی، گورستان های فردا می توانند ارائه دهند:
- سنگ قبرها و کوزههای تعاملی که اطلاعات، عکسها، فیلمها و پیامهای متوفی را با تلفن بازدیدکننده به اشتراک میگذارند.
- مونتاژهای ویدیویی و کلاژهای عکس با دقت تنظیم شده که ثروت کاملی از مطالب عکس و ویدیوی هزاره ها و صدمین سالگردها را جمع آوری می کند، از عزیزانشان گرفته شده است (احتمالاً از شبکه های اجتماعی آینده و درایوهای ذخیره سازی ابری آنها گرفته شده است). سپس میتوان این محتوا را در سالن نمایش گورستان برای اعضای خانواده و عزیزان ارائه کرد تا در طول بازدیدهایشان تماشا کنند.
- گورستانهای ثروتمندتر و پیشرفتهتر میتوانند از ابررایانههای داخلی خود استفاده کنند تا پس از آن، همه این ویدئوها و مطالب عکس، همراه با ایمیلها و مجلات متوفی را تهیه کنند تا متوفی را به عنوان یک هولوگرام در اندازه واقعی زنده کنند که اعضای خانواده میتوانند به صورت کلامی با آن درگیر شوند. هولوگرام فقط در یک اتاق مشخص مجهز به پروژکتورهای هولوگرافیک قابل دسترسی است که احتمالاً توسط یک مشاور سوگواری نظارت می شود.
اما به همان اندازه که این مراسم تشییع جنازه جدید جالب هستند، در اواخر دهه 2040 تا اواسط دهه 2050، یک گزینه منحصر به فرد عمیق ظاهر خواهد شد که به انسان اجازه می دهد مرگ را فریب دهد ... حداقل بسته به اینکه مردم در آن زمان مرگ را چگونه تعریف می کنند.
ذهن در ماشین: رابط مغز و کامپیوتر
کاوش عمیق تر در ما آینده تکامل انسان در اواسط دهه 2040، یک فناوری انقلابی به آرامی وارد جریان اصلی خواهد شد: رابط مغز و کامپیوتر (BCI).
(اگر میپرسید چه ارتباطی با آینده مرگ دارد، لطفا صبور باشید.)
BCI شامل استفاده از ایمپلنت یا دستگاه اسکن مغزی است که امواج مغزی شما را نظارت می کند و آنها را با زبان/فرمان ها برای کنترل هر چیزی که روی رایانه اجرا می شود مرتبط می کند. درست است؛ BCI به شما امکان می دهد ماشین ها و رایانه ها را به سادگی از طریق افکار خود کنترل کنید.
در واقع، شما ممکن است متوجه آن نشده باشید، اما شروع BCI از قبل آغاز شده است. قطع عضوها الان هستند آزمایش اندام های روباتیک مستقیماً توسط ذهن کنترل می شود، نه از طریق حسگرهای متصل به کنده پوشنده. به همین ترتیب، افراد دارای معلولیت شدید (مانند چهار پلژی) در حال حاضر هستند از BCI برای هدایت ویلچرهای موتوری خود استفاده می کنند و بازوهای رباتیک را دستکاری کنید. اما کمک به افراد قطع عضو و افراد دارای معلولیت برای داشتن زندگی مستقل تری در حد توانایی BCI نیست.
آزمایشها در BCI کاربردهای مرتبط با کنترل چیزهای فیزیکی، کنترل و ارتباط با حیوانات، نوشتن و ارسال الف متن با استفاده از افکار، به اشتراک گذاشتن افکار خود با شخص دیگری (به عنوان مثال تله پاتی الکترونیکیو حتی ثبت رویاها و خاطرات. به طور کلی، محققان BCI در حال کار بر روی ترجمه افکار به دادهها هستند تا افکار و دادههای انسان را قابل تعویض کنند.
چرا BCI در زمینه مرگ مهم است به این دلیل است که خواندن ذهن به آن نیازی به کار زیادی ندارد تهیه یک نسخه پشتیبان دیجیتال کامل از مغز شما (همچنین به عنوان شبیه سازی کل مغز، WBE شناخته می شود). نسخه قابل اعتماد این فناوری تا اواسط دهه 2050 در دسترس خواهد بود.
ایجاد یک زندگی پس از مرگ دیجیتال
نمونه برداری از ما آینده اینترنت در این سری، فهرست گلولهای زیر نحوه ادغام BCI و سایر فناوریها را برای تشکیل محیط جدیدی که میتواند «زندگی پس از مرگ» را دوباره تعریف کند، مرور میکند.
- در ابتدا، هنگامی که هدستهای BCI در اواخر دهه 2050 وارد بازار میشوند، فقط برای عده معدودی مقرون به صرفه خواهند بود - یک چیز جدید از افراد ثروتمند و دارای ارتباط خوب است که به طور فعال آن را در رسانههای اجتماعی خود تبلیغ میکنند و به عنوان پذیرندگان اولیه و تأثیرگذاران در گسترش آن عمل میکنند. ارزش برای توده ها
- با گذشت زمان، هدستهای BCI برای عموم مردم مقرون به صرفه میشوند و احتمالاً تبدیل به یک ابزار ضروری برای فصل تعطیلات میشوند.
- هدست BCI بسیار شبیه به هدست واقعیت مجازی (VR) خواهد بود که همه (تا آن زمان) به آن عادت کرده اند. مدلهای اولیه به کاربران BCI اجازه میدهند تا بدون توجه به موانع زبانی، با سایر پوشندگان BCI به صورت تلهپاتی ارتباط برقرار کنند و به روشی عمیقتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این مدل های اولیه همچنین افکار، خاطرات، رویاها و در نهایت حتی احساسات پیچیده را نیز ثبت می کنند.
- با شروع به اشتراک گذاری افکار، خاطرات، رویاها و احساسات خود بین خانواده، دوستان و عاشقان، ترافیک وب منفجر می شود.
- با گذشت زمان، BCI به یک رسانه ارتباطی جدید تبدیل میشود که از برخی جهات گفتار سنتی را بهبود میبخشد یا جایگزین میکند (شبیه به ظهور شکلکهای امروزی). کاربران مشتاق BCI (احتمالاً جوانترین نسل آن زمان) با به اشتراک گذاشتن خاطرات، تصاویر مملو از احساسات و تصاویر و استعاره های ساخته شده فکری، جایگزین گفتار سنتی خواهند شد. (در اصل، تصور کنید به جای گفتن کلمات "دوستت دارم"، می توانید آن پیام را با به اشتراک گذاشتن احساسات خود، ترکیب شده با تصاویری که نشان دهنده عشق شما هستند، برسانید.) این نشان دهنده یک شکل عمیق تر، بالقوه دقیق تر و بسیار معتبرتر از ارتباط است. در مقایسه با گفتار و کلماتی که برای هزاران سال به آنها وابسته بوده ایم.
- بدیهی است که کارآفرینان روز از این انقلاب ارتباطی سرمایه گذاری خواهند کرد.
- کارآفرینان نرمافزار رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای وبلاگنویسی جدیدی را تولید خواهند کرد که در به اشتراکگذاری افکار، خاطرات، رویاها و احساسات با انواع بیپایان جایگاهها تخصص دارند.
- در همین حال، کارآفرینان سختافزار محصولات و فضاهای زندگی با قابلیت BCI را تولید خواهند کرد تا دنیای فیزیکی از دستورات کاربر BCI پیروی کند.
- کارآفرینانی که در VR تخصص دارند، این دو گروه را در کنار هم قرار می دهند. با ادغام BCI با VR، کاربران BCI قادر خواهند بود دنیای مجازی خود را به دلخواه بسازند. تجربه مشابه فیلم خواهد بود آغاز به کار، جایی که شخصیت ها در رویاهای خود از خواب بیدار می شوند و متوجه می شوند که می توانند واقعیت را خم کنند و هر کاری که می خواهند انجام دهند. ترکیب BCI و VR به افراد این امکان را میدهد تا با ایجاد دنیایی واقعگرایانه که از ترکیبی از خاطرات، افکار و تخیل آنها ایجاد میشود، مالکیت بیشتری بر تجربیات مجازی که در آن زندگی میکنند، به دست آورند.
- از آنجایی که افراد بیشتری از BCI و VR برای برقراری ارتباط عمیقتر و ایجاد جهانهای مجازی پیچیدهتر استفاده میکنند، طولی نمیکشد که پروتکلهای اینترنتی جدید برای ادغام اینترنت با VR به وجود میآیند.
- پس از مدت کوتاهی، جهانهای عظیم واقعیت مجازی به گونهای طراحی خواهند شد که زندگی مجازی میلیونها و در نهایت میلیاردها نفر را به صورت آنلاین در خود جای دهند. برای اهدافمان، این واقعیت جدید را می نامیم متاوررس. (اگر ترجیح می دهید این دنیاها را ماتریکس بنامید، این نیز بسیار خوب است.)
- با گذشت زمان، پیشرفتهای BCI و VR میتوانند حواس طبیعی شما را تقلید کرده و جایگزین آنها کنند، و باعث میشود کاربران متاورس نتوانند دنیای آنلاین خود را از دنیای واقعی متمایز کنند (با فرض اینکه تصمیم دارند در دنیای واقعیت مجازی زندگی کنند که دنیای واقعی را کاملاً شبیهسازی میکند، به عنوان مثال مفید برای کسانی که توانایی پرداخت هزینه سفر به پاریس واقعی را ندارند یا ترجیح می دهند از پاریس دهه 1960 بازدید کنند.) به طور کلی، این سطح از واقع گرایی تنها به ماهیت اعتیاد آور آینده متاورس اضافه می کند.
- مردم شروع به سپری کردن زمان در متاورس به همان اندازه که در خواب هستند. و چرا این کار را نمی کنند؟ این قلمرو مجازی جایی خواهد بود که شما به بیشتر سرگرمی های خود دسترسی پیدا می کنید و با دوستان و خانواده خود، به خصوص کسانی که دور از شما زندگی می کنند، در تعامل هستید. اگر از راه دور کار می کنید یا به مدرسه می روید، زمان شما در Metaverse to می تواند حداقل به 10-12 ساعت در روز افزایش یابد.
من می خواهم بر آخرین نکته تأکید کنم زیرا این نقطه عطف همه اینها خواهد بود.
به رسمیت شناختن حقوقی زندگی آنلاین
با توجه به زمان غیرمنتظره ای که درصد زیادی از مردم در این متاورس صرف می کنند، دولت ها تحت فشار قرار خواهند گرفت تا زندگی مردم را در داخل متاورس شناسایی و (تا حدی) تنظیم کنند. تمام حقوق و حمایتهای قانونی و برخی از محدودیتهایی که مردم در دنیای واقعی انتظار دارند، در Metaverse منعکس و اجرا میشوند.
به عنوان مثال، WBE را به بحث بازگردانید، بگویید که شما 64 ساله هستید، و شرکت بیمه شما را برای گرفتن پشتیبان مغزی پوشش می دهد. سپس هنگامی که 65 ساله هستید، دچار حادثه ای می شوید که باعث آسیب مغزی و از دست دادن شدید حافظه می شود. نوآوری های پزشکی آینده ممکن است بتواند مغز شما را درمان کند، اما خاطرات شما را بازیابی نمی کند. این زمانی است که پزشکان به پشتیبان مغز شما دسترسی پیدا میکنند تا مغز شما را با خاطرات بلندمدت گمشدهتان پر کنند. این نسخه پشتیبان نه تنها دارایی شما خواهد بود، بلکه یک نسخه قانونی از خودتان با تمام حقوق و حمایت های یکسان در صورت بروز حادثه خواهد بود.
به همین ترتیب، بگویید که قربانی تصادفی شده اید که این بار شما را در حالت کما یا حالت نباتی قرار می دهد. خوشبختانه، شما قبل از تصادف از ذهن خود حمایت کردید. در حالی که بدن شما بهبود می یابد، ذهن شما همچنان می تواند با خانواده خود درگیر باشد و حتی از راه دور از درون متاورس کار کند. هنگامی که بدن بهبود می یابد و پزشکان آماده هستند تا شما را از کما بیدار کنند، پشتیبان ذهن می تواند خاطرات جدیدی را که ایجاد کرده به بدن تازه التیام یافته شما منتقل کند. و در اینجا نیز، هوشیاری فعال شما، همانطور که در متاورس وجود دارد، در صورت بروز حادثه، به نسخه قانونی خودتان با تمام حقوق و حمایت های یکسان تبدیل می شود.
بسیاری از ملاحظات حقوقی و اخلاقی متحول کننده دیگر در مورد آپلود ذهن شما به صورت آنلاین وجود دارد، ملاحظاتی که در سری آینده آینده خود در Metaverse به آنها خواهیم پرداخت. با این حال، برای هدف این فصل، این رشته فکری باید ما را به این پرسش سوق دهد: اگر بدن این قربانی حادثه هرگز بهبود نیابد، چه اتفاقی میافتد؟ اگر بدن بمیرد در حالی که ذهن بسیار فعال است و از طریق متاورس با جهان در تعامل است؟
مهاجرت انبوه به اتر آنلاین
در سالهای 2090 تا 2110، اولین نسلی که از مزایای درمان طولانیمدت بهره میبرند، ناگزیر بودن سرنوشت بیولوژیکی خود را احساس خواهند کرد. در عمل، درمانهای افزایش عمر فردا تنها قادر به افزایش عمر تا کنون خواهند بود. با درک این واقعیت، این نسل شروع به ایجاد یک بحث جهانی و داغ در مورد اینکه آیا مردم باید پس از مرگ بدنشان به زندگی خود ادامه دهند یا خیر.
در گذشته، چنین بحثی هرگز مطرح نمی شد. مرگ از آغاز تاریخ جزئی طبیعی از چرخه زندگی بشر بوده است. اما در این آینده، زمانی که متاورس به بخش عادی و مرکزی زندگی همه تبدیل شود، گزینه ای مناسب برای ادامه زندگی ممکن می شود.
این بحث ادامه دارد: اگر بدن شخصی در سنین بالا بمیرد در حالی که ذهن او کاملاً فعال و درگیر در جامعه متاورس باقی بماند، آیا باید آگاهی او پاک شود؟ اگر شخصی تصمیم بگیرد تا آخر عمر در متاورس بماند، آیا دلیلی برای ادامه مصرف منابع اجتماعی برای حفظ بدن ارگانیک خود در دنیای فیزیکی وجود دارد؟
پاسخ به هر دو این سوال خواهد بود: خیر.
بخش بزرگی از جمعیت بشری وجود خواهد داشت که از خرید این زندگی پس از مرگ دیجیتال امتناع میکنند، بهویژه، افراد محافظهکار مذهبی که متاورس را توهین به اعتقاد خود به زندگی پس از کتاب مقدس میدانند. در همین حال، برای نیمه لیبرال و روشنفکر بشریت، آنها متاورس را نه تنها به عنوان یک دنیای آنلاین برای درگیر شدن در زندگی، بلکه به عنوان یک خانه دائمی زمانی که بدنشان می میرند، مشاهده خواهند کرد.
هنگامی که درصد فزاینده ای از بشریت پس از مرگ شروع به بارگذاری ذهن خود در متاورس می کنند، زنجیره ای تدریجی از رویدادها آشکار می شود:
- افراد زنده مایلند با افراد فوت شده جسمی که با استفاده از متاورس به آنها اهمیت می دادند در تماس باقی بمانند.
- این تعامل مستمر با متوفی جسمی منجر به آرامش عمومی با مفهوم زندگی دیجیتالی پس از مرگ فیزیکی خواهد شد.
- این زندگی پس از مرگ دیجیتال پس از آن عادی می شود و منجر به افزایش تدریجی جمعیت دائمی انسان متاورس می شود.
- برعکس، بدن انسان به تدریج بی ارزش می شود، زیرا تعریف زندگی تغییر می کند تا بر آگاهی بر عملکرد اساسی یک بدن ارگانیک تأکید شود.
- با توجه به این تعریف مجدد، و به ویژه برای کسانی که زودتر عزیزان خود را از دست داده اند، برخی از افراد انگیزه پیدا می کنند - و در نهایت این حق قانونی را خواهند داشت که هر زمان که بخواهند به بدن ارگانیک خود پایان دهند تا به طور دائم به Metaverse بپیوندند. این حق پایان دادن به زندگی فیزیکی احتمالاً تا زمانی که فرد به سن بلوغ جسمی از پیش تعریف شده نرسد محدود خواهد شد. بسیاری احتمالاً این روند را با مراسمی که توسط یک دین فناوری آینده اداره می شود برگزار می کنند.
- دولت های آینده به دلایلی از این مهاجرت دسته جمعی به متاورس حمایت خواهند کرد. اولاً، این مهاجرت وسیله ای غیر اجباری برای کنترل جمعیت است. سیاستمداران آینده نیز کاربران مشتاق Metaverse خواهند بود. و تامین مالی و نگهداری شبکه بین المللی متاورس در دنیای واقعی توسط رای دهندگان متاورس که به طور دائم در حال رشد هستند محافظت می شود که حقوق رای آنها حتی پس از مرگ فیزیکی آنها نیز حفظ خواهد شد.
تا اواسط دهه 2100، متاورس به طور کامل تصورات ما در مورد مرگ را بازتعریف خواهد کرد. باور به زندگی پس از مرگ با دانش دنیای پس از مرگ دیجیتال جایگزین خواهد شد. و از طریق این نوآوری، مرگ بدن فیزیکی به جای پایان دائمی، مرحله دیگری از زندگی یک فرد خواهد شد.
سری آینده جمعیت انسانی
چگونه نسل X جهان را تغییر خواهد داد: آینده جمعیت انسانی P1
چگونه هزاره ها جهان را تغییر خواهند داد: آینده جمعیت انسانی P2
چگونه Centennials جهان را تغییر خواهد داد: آینده جمعیت انسانی P3
رشد جمعیت در مقابل کنترل: آینده جمعیت انسانی P4
آینده پیری: آینده جمعیت انسانی P5
به روز رسانی برنامه ریزی شده بعدی برای این پیش بینی
مراجع پیش بینی
پیوندهای محبوب و سازمانی زیر برای این پیشبینی ارجاع داده شد:
پیوندهای Quantumrun زیر برای این پیش بینی ارجاع داده شدند: