وب اجتماعی بعدی در مقابل موتورهای جستجوی خداگونه: آینده اینترنت P2

اعتبار تصویر: کوانتوم ران

وب اجتماعی بعدی در مقابل موتورهای جستجوی خداگونه: آینده اینترنت P2

    از سال 2003، رسانه های اجتماعی برای مصرف وب رشد کرده اند. در واقع رسانه های اجتماعی is اینترنت برای بسیاری از کاربران وب این ابزار اصلی آنها برای ارتباط با دوستان، خواندن آخرین اخبار و کشف روندهای جدید است. اما در پشت این نمای آدامسی اجتماعی، نبردی در حال شکل گیری است. 

    رسانه‌های اجتماعی به سرعت در حال توسعه ویژگی‌های اوباش هستند، زیرا در قلمرو وب‌سایت‌های سنتی و سرویس‌های وب مستقل نفوذ می‌کنند، و آنها را مجبور به پرداخت پول حفاظت یا مرگ آهسته می‌کنند. بسیار خوب، پس این استعاره ممکن است در حال حاضر ظالمانه به نظر برسد، اما با خواندن ادامه مطلب، معنای بیشتری پیدا خواهد کرد.

    در این فصل از سری آینده اینترنت، روندهای آینده در رسانه های اجتماعی و نبرد آینده بین واقعیت و احساسات در وب را بررسی می کنیم.

    خودنمایی کمتر و بیان بی دردسر بیشتر

    تا سال 2020، رسانه های اجتماعی وارد دهه سوم خود خواهند شد. این بدان معناست که نوجوانی پر از آزمایش، انتخاب‌های ضعیف زندگی و یافتن خود، با بلوغی جایگزین می‌شود که با جمع‌کردن رفتار، درک اینکه چه کسی هستید و قرار است چه باشید، می‌شود. 

    روشی که این بلوغ خود را در برترین پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی امروزی نشان می‌دهد، با تجربه نسل‌هایی که با استفاده از آن‌ها بزرگ شده‌اند هدایت می‌شود. جامعه نسبت به تجربیاتی که به دنبال به دست آوردن از شرکت در این خدمات هستند، آگاه‌تر شده است و این امر همچنان ادامه خواهد داد.

    با توجه به شبح همیشگی رسوایی‌های رسانه‌های اجتماعی و شرمساری اجتماعی که می‌تواند از انتشار پست‌های نادرست یا نابه‌هنگام ناشی شود، کاربران علاقه‌مند به یافتن رسانه‌هایی برای بیان خود واقعی‌شان هستند بدون اینکه خطر آزار و اذیت توسط پلیس رایانه شخصی یا مدت‌های طولانی را تهدید کنند. پست های فراموش شده توسط کارفرمایان آینده قضاوت می شوند. کاربران همچنین می‌خواهند پست‌ها را با دوستان خود به اشتراک بگذارند بدون اینکه فشار اجتماعی بیش از حد ناشی از داشتن تعداد فالوور بالا یا نیاز به لایک یا کامنت بیش از حد برای پست‌هایشان احساس ارزشمند بودن داشته باشند.

    کاربران آینده رسانه‌های اجتماعی پلتفرم‌هایی را طلب خواهند کرد که به آنها کمک می‌کند محتوای جذاب را بهتر کشف کنند، در حالی که به آنها اجازه می‌دهد بدون زحمت محتوا و لحظاتی را که برایشان مهم است به اشتراک بگذارند - اما بدون استرس و خودسانسوری که همراه با دستیابی به مقدار مشخصی از فضای اجتماعی است. اعتبار سنجی.

    رسانه های اجتماعی متلاشی می شوند

    با توجه به دستور العمل رسانه های اجتماعی که به تازگی خواندید، نباید تعجب آور باشد که نحوه استفاده ما از پلتفرم های رسانه های اجتماعی فعلی ما طی پنج تا ده سال آینده کاملاً متفاوت خواهد بود.

    نمایش مشخصات عمومی. یکی از سرمایه‌گذاری‌های جدید فیس‌بوک، اینستاگرام محبوبیت خود را به دست آورده است، نه به این دلیل که شما مکانی باشد که همه عکس‌های خود را در آن رها می‌کنید (اهم، فیسبوک)، بلکه مکانی است که فقط آن عکس‌های خاصی را آپلود می‌کنید که نشان دهنده زندگی و خود ایده‌آل شما هستند. این تمرکز بر کیفیت بر کمیت و همچنین سهولت استفاده از آن است که اینستاگرام را بسیار جذاب می کند. و با معرفی فیلترهای بیشتر و ویژگی های بهتر ویرایش ویدیو (برای رقابت با Vine و Snapchat)، این سرویس تا سال 2020 به رشد تهاجمی خود ادامه خواهد داد.

    با این حال، مانند فیس بوک با تعداد فالوورهای قابل مشاهده، لایک ها و کامنت هایش، اینستاگرام نیز به طور غیرمستقیم یک انگ اجتماعی را به تعداد کم فالوورها و انتشار پست هایی که پشتیبانی کمی از شبکه شما جلب می کند، ترویج می کند. این عملکرد اصلی برخلاف ترجیحات رسانه های اجتماعی فزاینده عموم است و اینستاگرام را در برابر رقبا آسیب پذیر می کند. 

    توییتر. در شکل فعلی خود، این پلتفرم اجتماعی 140 کاراکتری به تدریج شاهد از بین رفتن پایگاه کاربران هدف خود خواهد بود زیرا آنها خدمات جایگزینی را برای جایگزینی شایستگی های اصلی خود پیدا می کنند، مانند: کشف اخبار در زمان واقعی (برای بسیاری از افراد، Google News، Reddit، و فیس بوک این کار را به اندازه کافی خوب انجام می دهد). برقراری ارتباط با دوستان (برنامه های پیام رسانی مانند فیس بوک مسنجر، واتس اپ، وی چت و لاین این کار را به مراتب بهتر انجام می دهند)، و دنبال کردن افراد مشهور و تأثیرگذار (اینستاگرام و فیس بوک). علاوه بر این، کنترل‌های فردی محدود توییتر، کاربران منتخبی را در معرض آزار و اذیت ترول‌های اینترنتی قرار می‌دهد.

    وضعیت فعلی شرکت به عنوان یک شرکت سهامی عام تنها باعث افزایش نرخ این کاهش می شود. با افزایش فشار سرمایه‌گذاران برای جذب کاربران جدید، توییتر مجبور خواهد شد در موقعیتی مشابه فیس‌بوک قرار بگیرد، جایی که باید به افزودن ویژگی‌های جدید، نمایش محتوای رسانه‌ای متنوع‌تر، انتشار تبلیغات بیشتر و تغییر الگوریتم‌های نمایش خود ادامه دهد. البته هدف این خواهد بود که کاربران معمولی بیشتری را جذب کند، اما نتیجه این خواهد بود که پایگاه اصلی و اصلی کاربر اصلی خود را که به دنبال فیس بوک دوم نیست از خود دور کند.

    احتمال زیادی وجود دارد که توییتر برای یک دهه یا بیشتر باقی بماند، اما همچنین احتمال زیادی وجود دارد که در آینده نه چندان دور توسط یک رقیب یا شرکت بزرگ خریداری شود، به خصوص اگر یک شرکت سهامی عام باقی بماند.

    Snapchat. برخلاف پلتفرم‌های اجتماعی که در بالا توضیح داده شد، Snapchat اولین برنامه‌ای است که واقعاً برای نسل‌های متولد شده پس از سال 2000 ساخته شده است. در حالی که می‌توانید با دوستانتان ارتباط برقرار کنید، هیچ دکمه‌ای مانند، دکمه قلب یا نظر عمومی وجود ندارد. این پلتفرمی است که برای به اشتراک گذاشتن لحظات صمیمی و زودگذری طراحی شده است که پس از مصرف ناپدید می شوند. این نوع محتوا یک محیط آنلاین ایجاد می کند که به اشتراک گذاری واقعی تر، کمتر فیلتر شده (و در نتیجه آسان تر) زندگی فرد را تشویق می کند.

    تقریباً 200 میلیون کاربر فعال (2015)، در مقایسه با پلتفرم‌های اجتماعی معتبرتر جهان، هنوز نسبتاً کوچک است، اما با توجه به اینکه در سال 20 تنها 2013 میلیون دنبال کننده داشت، منصفانه است که بگوییم نرخ رشد آن هنوز مقداری سوخت موشک برای مدت طولانی باقی مانده است - یعنی تا زمانی که پلتفرم اجتماعی بعدی Gen Z برای به چالش کشیدن آن عرضه می شود.

    استراحت اجتماعی. به خاطر زمان، صحبت درباره غول‌های رسانه‌های اجتماعی از چین، ژاپن و روسیه و همچنین پلتفرم‌های معروف غربی مانند لینکدین و پینترست را کنار گذاشتیم (نگاه کنید به رتبه های 2013). بسیاری از این خدمات به بقای خود ادامه خواهند داد و به تدریج تا دهه آینده تکامل خواهند یافت، یا به دلیل تأثیرات شبکه بزرگ آنها یا به دلیل کاربرد خوب تعریف شده آنها.

    برنامه های پیام رسانی. همانطور که بسیاری از Millennials و Gen Z تایید می کنند، این روزها تماس گرفتن با کسی تقریباً بی ادبانه است. نسل‌های جوان، سرویس‌های پیامک کمتر مزاحم را برای برقراری ارتباط ترجیح می‌دهند، تماس‌های صوتی یا زمان‌بندی چهره را به عنوان آخرین راه حل (یا برای SO شما) حفظ کنند. با استفاده از سرویس‌هایی مانند Facebook Messenger و Whatsapp که به شکل‌های بیشتری از محتوا (لینک‌ها، تصاویر، فایل‌های صوتی، پیوست‌های فایل، GIF، ویدیوها) اجازه می‌دهند، برنامه‌های پیام‌رسان زمان استفاده را از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی سنتی می‌دزدند – روندی که تا سال ۲۰۲۰ سرعت خواهد گرفت. 

    جالب‌تر این است که با روی آوردن افراد بیشتر به موبایل از طریق دسکتاپ، این احتمال وجود دارد که برنامه‌های پیام‌رسان نیز به رابط موتور جستجوی بزرگ بعدی تبدیل شوند. یک ربات چت مبتنی بر هوش مصنوعی را تصور کنید که می‌توانید با سؤالات شفاهی یا متنی با آن چت کنید (مانند یک دوست). آن ربات چت سپس با جستجوی موتورهای جستجو از طرف شما به سؤال شما پاسخ می دهد. این یک رابط انتقال بین موتورهای جستجوی امروزی و دستیاران مجازی است که در فصل بعدی در مورد آن خواهید خواند. 

    تصویری. سال به سال، مردم بیشتر و بیشتر ویدیوها را تماشا می کنند، که عمدتا به قیمت محتوای نوشته شده (آه) تمام می شود. برای پاسخگویی به این تقاضای ویدیو، تولید ویدیو در حال افزایش است، به ویژه از آنجایی که ناشران محتوا کسب درآمد از ویدیو را آسان‌تر از طریق تبلیغات، حمایت‌های مالی و سندیکاسیون نسبت به محتوای نوشتاری می‌یابند. یوتیوب، ویدیوهای فیس بوک، و مجموعه کاملی از برنامه های پخش ویدئو و پخش زنده راه را برای تبدیل وب به تلویزیون بعدی پیشروی می کنند. 

    مورد مهم بعدی. واقعیت مجازی (VR) سال بزرگی در سال 2017 و به بعد خواهد داشت، که نمایانگر شکل بزرگ بعدی محتوای رسانه ای است که در طول دهه 2020 محبوبیت بیشتری خواهد داشت. (ما یک فصل کامل به VR در آینده داریم، بنابراین برای جزئیات به آنجا نگاه کنید.)

    بعد، هولوگرام. تا اوایل دهه 2020، مدل‌های جدید گوشی‌های هوشمند پایه‌ای خواهند داشت پروژکتورهای هولوگرافیک به آنها متصل است. در ابتدا، هولوگرام‌های مورد استفاده مشابه ارسال شکلک‌ها و برچسب‌های دیجیتالی، کارتون‌های متحرک کوچک یا نوتیفیکیشن‌هایی هستند که بالای گوشی قرار می‌گیرند. اما با پیشرفت فناوری، زمان‌بندی چهره ویدیویی جای خود را به چت‌های ویدیویی هولوگرافیک می‌دهد، جایی که سر، نیم تنه یا تمام بدن تماس‌گیرنده را می‌بینید که بالای تلفن (و دسکتاپ) شما نمایش داده می‌شود.

    در نهایت، پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی آینده برای اشتراک‌گذاری محتوای سرگرم‌کننده و خلاقانه VR و هولوگرافیک با توده‌ها پدیدار خواهند شد. 

    و سپس به فیس بوک می رسیم

    مطمئنم که فکر می‌کردید کی به فیل شبکه‌های اجتماعی در اتاق می‌رسم. فیسبوک با حدود 1.15 میلیارد کاربر فعال ماهانه تا سال 2015، بزرگترین پلتفرم رسانه اجتماعی جهان است. و صادقانه بگویم، به احتمال زیاد به همین شکل باقی خواهد ماند، به خصوص که اینترنت در نهایت تا اواسط دهه 2020 به اکثریت جمعیت جهان می رسد. اما رشد در کشورهای در حال توسعه به کنار، چشم انداز رشد بلندمدت آن با چالش هایی مواجه خواهد شد.

    رشد در میان برخی از جمعیت‌ها، مانند چین، ژاپن، روسیه، به‌عنوان پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی داخلی و فرهنگی معتبر از قبل موجود، ثابت تا منفی باقی خواهد ماند.رن رن, لاینو VKontakte می به ترتیب) غالب تر می شوند. در کشورهای غربی، استفاده از فیس بوک وارد دهه دوم خود خواهد شد که به طور بالقوه منجر به احساس بی‌سوادی در میان کاربران بسیاری خواهد شد.

    وضعیت در میان متولدین پس از سال 2000 بدتر خواهد بود که هرگز دنیایی را بدون رسانه های اجتماعی نمی شناسند و در حال حاضر گزینه های زیادی برای رسانه های اجتماعی برای انتخاب دارند. بسیاری از این گروه‌های جوان‌تر فشار اجتماعی مشابه نسل‌های قبل را برای استفاده از فیس‌بوک احساس نمی‌کنند، زیرا دیگر جدید نیست. آنها نقش فعالی در شکل دادن به رشد آن ایفا نکرده اند و بدتر از آن، والدینشان در آن نقش دارند.

    این تغییرات فیس‌بوک را مجبور می‌کند تا از یک سرویس سرگرم‌کننده «it» به یک ابزار ضروری تبدیل شود. در نهایت، فیس بوک به دفترچه تلفن مدرن ما، یک مخزن رسانه/کتاب کتاب برای مستندسازی زندگی ما، و همچنین پورتال وب شبیه یاهو تبدیل خواهد شد (برای بسیاری، این مورد قبلاً وجود دارد).

    البته، ارتباط با دیگران تنها کاری نیست که ما در فیس بوک انجام می دهیم، بلکه مکانی است که در آن محتوای جالبی را کشف می کنیم (مقایسه یاهو). فیس بوک برای مبارزه با کاهش علاقه کاربران خود، شروع به ادغام ویژگی های بیشتر در سرویس خود خواهد کرد:

    • قبلاً ویدیوها را در فیدهای کاربران خود ادغام کرده است (کاملا موفقیت آمیز حواستان باشد)، و پخش زنده ویدیوها و رویدادها شاهد رشد عظیمی در خدمات خواهند بود.
    • با توجه به انبوهی از داده‌های شخصی کاربران، چندان دور از ذهن نخواهد بود که روزی فیلم‌های پخش جریانی فیس‌بوک و برنامه‌های تلویزیونی فیلم‌نامه‌ای را ببینیم - احتمالاً با شبکه‌های تلویزیونی برتر و استودیوهای فیلم همکاری می‌کند تا با سرویس‌هایی مانند نتفلیکس روبه‌رو شوند.
    • به طور مشابه، به طور بالقوه می تواند سهام خود را در تعدادی از انتشارات اخبار و شرکت های تولید رسانه ای آغاز کند.
    • علاوه بر این، اخیر آن است خرید Oculus Rift همچنین نشان‌دهنده شرط‌بندی طولانی‌مدت روی سرگرمی‌های VR است که به بخش بزرگی از اکوسیستم محتوای آن تبدیل شده است.

    واقعیت این است که فیس بوک اینجاست تا بماند. اما در حالی که استراتژی آن برای تبدیل شدن به مرکز مرکزی برای اشتراک‌گذاری هر نوع محتوا/رسانه زیر نور خورشید به آن کمک می‌کند تا ارزش خود را در بین کاربران فعلی‌اش حفظ کند، فشار آن برای پر کردن خود با ویژگی‌هایی برای جذابیت و رشد بازار انبوه، در نهایت ارتباط فرهنگ پاپ آن را محدود می‌کند. در طول دهه‌های آینده - یعنی، مگر اینکه همه چیز در یک بازی قدرت بزرگ انجام شود.

    اما قبل از اینکه آن بازی را بررسی کنیم، ابتدا باید بازیگر بزرگ دیگر وب را درک کنیم: موتورهای جستجو.

    جستجوی موتورهای جستجو برای حقیقت

    برای دهه‌ها، موتورهای جستجو موتورهای کار اینترنت بوده‌اند و به توده‌ها کمک می‌کنند تا محتوایی را برای رفع نیازهای اطلاعاتی و سرگرمی خود پیدا کنند. امروزه، آنها تا حد زیادی با فهرست کردن هر صفحه در وب و قضاوت در مورد کیفیت هر صفحه بر اساس تعداد و کیفیت پیوندهای خارجی کار می کنند. به طور کلی، هر چه یک صفحه وب لینک های بیشتری از وب سایت های خارجی دریافت کند، موتورهای جستجو بیشتر معتقدند که حاوی محتوای با کیفیت است، بنابراین صفحه را به بالای نتایج جستجو سوق می دهد.

    البته، روش‌های مختلفی وجود دارد که موتورهای جستجو - گوگل که در میان آنها اصلی است - صفحات وب را رتبه‌بندی می‌کنند، اما معیار «پیوند پروفایل» همچنان بر ۸۰ تا ۹۰ درصد ارزش آنلاین یک صفحه وب تسلط دارد. این قرار است به شدت تغییر کند.

    با توجه به تمام پیشرفت‌های حماسی در داده‌های بزرگ، یادگیری ماشینی و ذخیره‌سازی داده‌ها که در پنج سال گذشته اتفاق افتاده است (که در قسمت‌های بعدی این مجموعه بحث شده است)، موتورهای جستجو اکنون ابزارهایی برای بهبود چشمگیر نتایج جستجو با ویژگی‌های عمیق‌تر دارند. از نمایه پیوند یک صفحه وب - صفحات وب به زودی خواهند بود بر اساس صداقت آنها رتبه بندی شده است.

    وب‌سایت‌های زیادی وجود دارند که اطلاعات نادرست یا اطلاعاتی را که به شدت مغرضانه است، منتشر می‌کنند. گزارش‌های ضدعلمی، حملات سیاسی، تئوری‌های توطئه، شایعات، مذاهب حاشیه‌ای یا افراطی، اخبار شدیداً جانبدارانه، لابی‌ها یا منافع خاص - وب‌سایت‌هایی که به این اشکال محتوا و پیام می‌پردازند، اطلاعات نادرست و اغلب نادرست را در اختیار خوانندگان خاص خود قرار می‌دهند.

    اما به دلیل محبوبیت و محتوای هیجان انگیز آنها (و در برخی موارد استفاده از تاریک SEO witchcraft)، این وب‌سایت‌ها تعداد زیادی لینک خارجی دریافت می‌کنند، که دید آنها را در موتورهای جستجو افزایش می‌دهد و در نتیجه اطلاعات نادرست خود را بیشتر منتشر می‌کند. این افزایش دید اطلاعات نادرست نه تنها به طور کلی برای جامعه بد است، بلکه استفاده از موتورهای جستجو را دشوارتر و کمتر عملی می کند - از این رو سرمایه گذاری رو به رشد در توسعه امتیازهای اعتماد مبتنی بر دانش برای همه صفحات وب انجام می شود.

    پیامد غم انگیز حقیقت

    گوگل به عنوان بازیکن غالب در فضا، احتمالاً انقلاب موتورهای جستجوی راستی را رهبری خواهد کرد. در واقع، آنها از قبل شروع کرده اند. اگر در دو سال گذشته از گوگل برای تحقیق در مورد یک سوال مبتنی بر واقعیت استفاده کرده اید، ممکن است متوجه شده باشید که پاسخ سوال شما به راحتی در کادری در بالای نتایج جستجوی شما خلاصه شده است. این پاسخ ها از گوگل گرفته شده است خزانه دانش، یک انبار عظیم حقایق آنلاین از وب گردآوری شده است. همچنین این خرک رو به رشد است که گوگل در نهایت از آن برای رتبه بندی وب سایت ها بر اساس محتوای واقعی آنها استفاده خواهد کرد.

    گوگل با استفاده از این Vault شروع به آزمایش کرد با رتبه‌بندی نتایج جستجوی مبتنی بر سلامت، بنابراین پزشکان و متخصصان پزشکی بهتر می‌توانند اطلاعات پزشکی دقیق را پیدا کنند، نه همه دسته ضد واکسن‌هایی که این روزها در میان مردم است.

    همه اینها خوب و خوب است - اما یک مشکل وجود دارد: مردم همیشه حقیقت را نمی خواهند. در واقع، زمانی که افراد تعصب یا اعتقادی به آنها تلقین شد، فعالانه به دنبال آخرین اطلاعات و اخباری می‌گردند که از اشتباهات آنها حمایت می‌کند، منابع واقعی بیشتری را به عنوان اطلاعات نادرست برای توده‌ها نادیده می‌گیرند یا بی‌اعتبار می‌کنند. علاوه بر این، اعتقاد به تعصبات یا باورهای خاص نیز به افراد احساس هدف، کنترل و تعلق به ایده و جامعه ای بزرگتر از خودشان می دهد - این به نوعی شبیه به مذهب است و احساسی است که بسیاری از مردم ترجیح می دهند.

    با توجه به این حقیقت غم انگیز در مورد وضعیت انسان، پیش بینی عواقبی که پس از ورود حقیقت در موتورهای جستجو اتفاق می افتد، دشوار نیست. برای اکثر مردم، این تغییر الگوریتمی موتورهای جستجو را برای نیازهای روزمره آنها بسیار مفیدتر می کند. اما برای آن دسته از جوامع خاص که به تعصبات یا باورهای خاص اعتقاد دارند، تجربه آنها با موتورهای جستجو بدتر خواهد شد.

    در مورد آن دسته از سازمان‌هایی که سوگیری و اطلاعات نادرست می‌فروشند، می‌بینند که ترافیک وب آنها (همراه با درآمد تبلیغات و نمایه عمومی) ضربه قابل توجهی می‌خورد. این سازمان‌ها با مشاهده تهدیدی برای کسب‌وکار خود، از کمک‌های مالی عضویت مشتاق خود برای راه‌اندازی دعوای دسته‌جمعی علیه موتورهای جستجو بر اساس سؤالات زیر استفاده می‌کنند:

    • حقیقت چیست و آیا واقعاً می توان آن را اندازه گیری و برنامه ریزی کرد؟
    • چه کسی تصمیم می گیرد که چه باورهایی درست یا نادرست هستند، مخصوصاً برای موضوعاتی که مربوط به سیاست و مذهب است؟
    • آیا این جایگاه شرکت های فناوری است که تصمیم بگیرند چگونه توده ها را معرفی یا آموزش دهند؟
    • آیا «نخبگان» که این شرکت‌های فناوری را اداره و تأمین مالی می‌کنند، سعی در کنترل جمعیت و آزادی بیان آنها دارند؟

    بدیهی است که برخی از این سؤالات با قلمرو تئوری توطئه هم مرز هستند، اما تأثیر سؤالاتی که آنها مطرح می کنند، خشم عمومی زیادی را علیه موتورهای جستجو ایجاد می کند. پس از چند سال نبرد حقوقی، موتورهای جستجو تنظیماتی را ایجاد می‌کنند تا افراد بتوانند نتایج جستجوی خود را بر اساس علایق و وابستگی‌های سیاسی سفارشی کنند. برخی حتی ممکن است نتایج جستجوی مبتنی بر واقعیت و عقیده را در کنار هم نمایش دهند. اما تا آن زمان، آسیب وارد خواهد شد - بسیاری از آن دسته از افرادی که ترجیح می دهند به این جایگاه اعتقاد داشته باشند، به دنبال کمک جستجوی کمتر «قضاوت آمیز» در جای دیگری خواهند بود. 

    ظهور موتورهای جستجوی احساسات

    اکنون به فیس بوک برگردیم: آنها برای حفظ ارتباط فرهنگی خود، چه بازی قدرتی می توانند انجام دهند؟

    گوگل تسلط خود را در فضای موتورهای جستجو به دلیل توانایی خود در جذب هر قسمت از محتوای وب و سازماندهی آن به روشی مفید ایجاد کرده است. با این حال، گوگل قادر به جذب همه چیز در وب نیست. در واقع گوگل فقط نظارت دارد دو درصد از داده های قابل دسترسی از طریق وب، فقط نوک کوه یخ داده ضرب المثلی. به این دلیل که بیشتر داده ها توسط فایروال ها و رمزهای عبور محافظت می شوند. همه چیز از امور مالی شرکت، اسناد دولتی و (اگر مجوزهای خود را به درستی تنظیم کنید) حساب های شبکه اجتماعی محافظت شده با رمز عبور برای Google قابل مشاهده نیستند. 

    بنابراین ما شرایطی داریم که در آن اقلیت زیادی از افراد مغرضانه اطلاعاتی توسط موتورهای جستجوی سنتی خسته شده‌اند و به دنبال جایگزین‌هایی برای یافتن اطلاعات و اخباری هستند که می‌خواهند بشنوند. وارد فیسبوک شوید. 

    در حالی که Google وب با دسترسی آزاد را جمع آوری و سازماندهی می کند، فیس بوک داده های شخصی را در شبکه محافظت شده خود جمع آوری و سازماندهی می کند. اگر این هر شبکه اجتماعی دیگری بود، چندان مشکل بزرگی نبود، اما اندازه حال و آینده فیس بوک، همراه با مقدار داده های شخصی که در مورد کاربرانش جمع آوری می کند (از جمله اطلاعاتی از سرویس های اینستاگرام و واتساپ) به این معنی است که فیس بوک آماده تبدیل شدن به یک چالش بزرگ و منحصر به فرد در عرصه موتورهای جستجو است و برخلاف گوگل که الگوریتم های جستجوی خود را بر روی حقیقت متمرکز می کند، فیس بوک الگوریتم های جستجوی خود را روی احساسات متمرکز می کند.

    مانند Google's Knowledge Vault، فیس بوک هم اکنون توسعه در شبکه های اجتماعی خود را آغاز کرده است جستجوی نمودار. این برای جستجوی پاسخ سوالات شما بر اساس دانش و تجربه جمعی آن کاربران در مجموعه خصوصیات وب فیس بوک طراحی شده است. به عنوان مثال، گوگل ممکن است با سوالاتی مانند: بهترین رستوران جدید شهر من در این هفته چیست؟ بهترین دوست من چه آهنگ های جدیدی ممکن است در حال حاضر منتشر شود؟ چه کسی می دانم چگونه از نیوزیلند بازدید کرده است؟ با این حال، جستجوی نمودار فیس‌بوک، با استفاده از داده‌های جمع‌آوری‌شده از شبکه دوستان شما و داده‌های ناشناس از پایگاه کاربران عمومی آن، نحوه پاسخگویی به این سؤالات را بهتر می‌کند. 

    حدود سال 2013 راه اندازی شد، جستجوی نمودار گرمترین استقبال را نداشته است از آنجایی که سوالات پیرامون حریم خصوصی و قابلیت استفاده همچنان شبکه اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. با این حال، همانطور که فیس بوک پایگاه تجربه خود را در فضای جستجوی وب ایجاد می کند - همراه با سرمایه گذاری های خود در ویدئو و انتشار محتوا- جستجوی نمودار به خودی خود وارد می شود. 

    وب پراکنده اوایل دهه 2020

    تا اینجا، ما آموخته‌ایم که وارد دوره‌ای می‌شویم که بیان بی‌دردسر و واقعی خود در رسانه‌های اجتماعی جایزه است، و در آن احساسات مختلط فزاینده ما نسبت به قدرتی که موتورهای جستجو برای دسترسی به اطلاعات اعمال می‌کنند ممکن است بر روش کشف ما تأثیر بگذارد. محتوا.

    این روندها نتیجه طبیعی تجربه جمعی و بالغ ما با وب هستند. برای یک فرد معمولی، اینترنت فضایی برای کشف اخبار و ایده‌ها است، در حالی که با خیال راحت لحظات و احساسات را با کسانی که به آنها اهمیت می‌دهیم به اشتراک می‌گذارند. و با این حال، برای بسیاری هنوز این احساس وجود دارد که اندازه و پیچیدگی رو به رشد وب در حال تبدیل شدن به بیش از حد ترسناک و دشوار است.

    علاوه بر رسانه‌های اجتماعی و موتورهای جستجو، ما همچنین از برنامه‌ها و سرویس‌های متنوع دیگری برای پیمایش آنلاین علایق خود استفاده می‌کنیم. چه بازدید از آمازون برای خرید باشد، چه از Yelp برای رستوران‌ها یا از TripAdvisor برای برنامه‌ریزی سفر، این فهرست ادامه دارد. امروزه، روشی که ما برای اطلاعات و محتوای مورد نظر خود جستجو می کنیم، بسیار پراکنده است، و از آنجایی که بقیه کشورهای در حال توسعه در دهه آینده به وب دسترسی پیدا می کنند، این پراکندگی تنها تسریع خواهد شد.

    از میان این پراکندگی و پیچیدگی، روش جدیدی برای تعامل با اینترنت پدیدار خواهد شد. این روش هنوز در مراحل اولیه خود است، و در حال حاضر در دسترس است و تا سال 2025 به هنجار رایج در کشورهای توسعه یافته تبدیل خواهد شد. متأسفانه، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن، باید قسمت بعدی مجموعه را بخوانید.

    آینده سریال های اینترنتی

    اینترنت موبایل به فقیرترین میلیارد رسید: آینده اینترنت P1

    ظهور دستیاران مجازی مبتنی بر داده های بزرگ: آینده اینترنت P3

    آینده شما در داخل اینترنت اشیا: آینده اینترنت P4

    پوشیدنی های روز جایگزین گوشی های هوشمند می شوند: آینده اینترنت P5

    زندگی اعتیادآور، جادویی و افزوده شما: آینده اینترنت P6

    واقعیت مجازی و ذهن جهانی کندو: آینده اینترنت P7

    انسان مجاز نیست وب فقط با هوش مصنوعی: آینده اینترنت P8

    ژئوپلیتیک وب بدون هنگ: آینده اینترنت P9

    به روز رسانی برنامه ریزی شده بعدی برای این پیش بینی

    2023-12-24

    مراجع پیش بینی

    پیوندهای محبوب و سازمانی زیر برای این پیش‌بینی ارجاع داده شد:

    دستگاه ضبط و تولید مثل افکار
    میچیو کاکو در مورد خواندن ذهن، ضبط رویاها و تصویربرداری از مغز
    بسیاری از ایرانیان داخل و خارج از کشور با چهره ‫اسُتاد مهدی زند و فلسه ایشان از طریق روزنامه ها،مجلات ‫و مصاحبه های مختلف تا حدودی آشنایی پیدا کرده اند.‬‬‬
    اینترنت نسل بعدی
    موتورهای جستجو دیده بان

    پیوندهای Quantumrun زیر برای این پیش بینی ارجاع داده شدند: