پایان گوشت در سال 2035: آینده غذا P2
پایان گوشت در سال 2035: آینده غذا P2
یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که من درست کردم و چیزی شبیه به این است: شما نمی توانید بدون داشتن دهان های زیادی برای تغذیه با کمبود غذا مواجه شوید.
بخشی از شما به طور غریزی احساس می کند که این ضرب المثل درست است. اما این تمام تصویر نیست. در واقع، این تعداد بیش از حد افراد نیست که باعث کمبود غذا می شود، بلکه ماهیت اشتهای آنهاست. به عبارت دیگر، این رژیم های غذایی نسل های آینده است که به آینده ای منجر می شود که در آن کمبود مواد غذایی به امری عادی تبدیل خواهد شد.
در بخش اول در این مجموعه Future of Food، ما در مورد این صحبت کردیم که چگونه تغییرات آب و هوایی تأثیر زیادی بر میزان مواد غذایی در دسترس ما در دهه های آینده خواهد داشت. در پاراگرافهای زیر، این روند را گسترش میدهیم تا ببینیم جمعیت رو به رشد جهانی ما چگونه بر انواع غذاهایی که در سالهای آینده در بشقابهای شام خود میل میکنیم، تأثیر میگذارد.
رسیدن به اوج جمعیت
باور کنید یا نه، وقتی در مورد نرخ رشد جمعیت انسانی صحبت می کنیم، خبرهای خوبی وجود دارد: سرعت آن در سراسر جهان در حال کاهش است. با این حال، مشکل همچنان باقی است که شتاب رونق جمعیت جهانی از نسلهای پیشین و دوستدار نوزاد، دههها طول میکشد تا از بین برود. به همین دلیل است که حتی با وجود کاهش نرخ زاد و ولد جهانی، پیش بینی ما جمعیت برای سال 2040 فقط یک تار مو بیش از نه میلیارد نفر خواهد بود. نه میلیارد.
از سال 2015، ما در حال حاضر 7.3 میلیارد نفر هستیم. انتظار می رود دو میلیارد اضافی در آفریقا و آسیا متولد شوند، در حالی که انتظار می رود جمعیت قاره آمریکا و اروپا نسبتاً راکد باقی بماند یا در مناطق انتخابی کاهش یابد. پیشبینی میشود که جمعیت جهان تا پایان قرن به 11 میلیارد نفر برسد، قبل از اینکه به آرامی به یک تعادل پایدار بازگردد.
اکنون بین تغییرات آب و هوایی که بخش بزرگی از زمینهای کشاورزی موجود آینده ما را از بین میبرد و جمعیت ما به میزان دو میلیارد دیگر افزایش مییابد، شما حق دارید که بدترین را فرض کنید - اینکه ما نمیتوانیم به این تعداد از مردم غذا بدهیم. اما این تمام تصویر نیست.
همان هشدارهای وحشتناک در آغاز قرن بیستم داده شد. در آن زمان جمعیت جهان حدود دو میلیارد نفر بود و فکر میکردیم هیچ راهی برای تغذیه بیشتر وجود ندارد. کارشناسان و سیاست گذاران برجسته آن روز از طیفی از اقدامات جیره بندی و کنترل جمعیت حمایت کردند. اما حدس بزنید، ما انسان های حیله گر از نوگین های خود برای ابداع راه خود برای خروج از بدترین سناریوها استفاده کردیم. بین دهههای 1940 و 1060، مجموعهای از ابتکارات تحقیق، توسعه و انتقال فناوری منجر به انقلاب سبز که میلیون ها نفر را تغذیه کرد و زمینه را برای مازاد مواد غذایی فراهم کرد که امروزه اکثر مردم جهان از آن لذت می برند. پس این بار چه فرقی دارد؟
ظهور کشورهای در حال توسعه
مراحل توسعه برای کشورهای جوان وجود دارد، مراحلی که آنها را از یک کشور فقیر به یک کشور بالغ که از متوسط درآمد سرانه بالایی برخوردار است، منتقل می کند. از جمله عواملی که این مراحل را تعیین می کند، از بزرگترین آنها، میانگین سنی جمعیت یک کشور است.
کشوری با جمعیت جمعیتی جوانتر - که اکثریت جمعیت آن زیر 30 سال سن دارند - نسبت به کشورهایی با جمعیتشناسی مسنتر رشد میکنند. اگر در سطح کلان به آن فکر کنید، منطقی به نظر می رسد: جمعیت جوان تر معمولاً به معنای افراد بیشتری است که قادر و مایل به کار در مشاغل دستمزد پایین هستند. این نوع جمعیت، شرکتهای چندملیتی را جذب میکند که با هدف کاهش هزینهها با استخدام نیروی کار ارزان، کارخانههایی را در این کشورها راهاندازی میکنند. این سیل سرمایه گذاری خارجی به کشورهای جوان اجازه می دهد تا زیرساخت های خود را توسعه دهند و برای مردم خود درآمدی برای حمایت از خانواده های خود و خرید خانه ها و کالاهای مورد نیاز برای ارتقاء نردبان اقتصادی فراهم می کند. ما این روند را بارها و بارها در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، سپس کره جنوبی، سپس چین، هند، کشورهای ببر آسیای جنوب شرقی و اکنون در کشورهای مختلف آفریقا دیدهایم.
اما به مرور زمان با بلوغ جمعیتی و اقتصادی کشور و آغاز مرحله بعدی توسعه آن. در اینجا اکثریت جمعیت وارد 30 و 40 سالگی می شوند و شروع به مطالبه چیزهایی می کنند که ما در غرب آنها را بدیهی می دانیم: دستمزد بهتر، بهبود شرایط کاری، حکومت داری بهتر، و همه چیزهایی که از یک کشور توسعه یافته انتظار می رود. البته این خواسته ها هزینه انجام کسب و کار را افزایش می دهد که منجر به خروج شرکت های چندملیتی و راه اندازی فروشگاه در جای دیگری می شود. اما در طول این گذار است که طبقه متوسطی برای حفظ اقتصاد داخلی بدون تکیه صرف به سرمایه گذاری خارجی شکل می گیرد. (بله، می دانم که دارم چیزها را ساده می کنم.)
بین دهههای 2030 و 2040، بسیاری از آسیا (با تأکید ویژه بر چین) وارد این مرحله بالغ توسعه خواهند شد، جایی که اکثریت جمعیت آنها بیش از 35 سال سن خواهند داشت. به طور خاص، تا سال 2040، آسیا پنج میلیارد نفر خواهد داشت که 53.8 درصد از آنها بالای 35 سال سن خواهند داشت، به این معنی که 2.7 میلیارد نفر وارد دوران اوج مالی زندگی مصرفگرایانه خود خواهند شد.
و این همان جایی است که ما سختی را احساس خواهیم کرد - یکی از پرطرفدارترین چیزهایی که مردم کشورهای در حال توسعه جایزه می گیرند، رژیم غذایی غربی است. این یعنی دردسر
مشکل گوشت
بیایید برای لحظهای به رژیمهای غذایی نگاه کنیم: در بیشتر کشورهای در حال توسعه، متوسط رژیم غذایی عمدتاً از برنج یا غلات اصلی تشکیل شده است، با مصرف گهگاهی پروتئین گرانتر از ماهی یا دام. در همین حال، در کشورهای توسعه یافته، رژیم غذایی متوسط شاهد مصرف بسیار بیشتر و مکرر گوشت، هم از نظر تنوع و هم از نظر تراکم پروتئین است.
مشکل این است که منابع سنتی گوشت، مانند ماهی و دام، در مقایسه با پروتئین مشتق شده از گیاهان، منابع پروتئینی فوق العاده ناکارآمدی هستند. به عنوان مثال، برای تولید یک پوند گوشت گاو به 13 پوند (5.6 کیلوگرم) غلات و 2,500 گالن (9,463 لیتر) آب نیاز است. به این فکر کنید که اگر گوشت از معادله خارج شود چند نفر دیگر می توانند تغذیه و هیدراته شوند.
اما بیایید اینجا واقعی شویم. اکثریت جهان هرگز آن را نمی خواهند. ما سرمایه گذاری بیش از حد منابع را در دامداری تحمل می کنیم زیرا اکثر کسانی که در کشورهای توسعه یافته زندگی می کنند گوشت را به عنوان بخشی از رژیم غذایی روزانه خود می دانند، در حالی که اکثریت کسانی که در جهان در حال توسعه هستند این ارزش ها را به اشتراک می گذارند و آرزوی افزایش ارزش خود را دارند. مصرف گوشت هر چه از نردبان اقتصادی بالاتر می روند.
(توجه داشته باشید به دلیل دستور العمل های سنتی منحصر به فرد، و تفاوت های فرهنگی و مذهبی برخی از کشورهای در حال توسعه، استثناهایی وجود دارد. برای مثال، هند به نسبت جمعیت خود، مقدار بسیار کمی گوشت مصرف می کند، زیرا 80 درصد شهروندان این کشور هستند. هندو و بنابراین به دلایل فرهنگی و مذهبی یک رژیم گیاهخواری را انتخاب کنید.)
ترش غذا
در حال حاضر احتمالاً می توانید حدس بزنید که با این به کجا می روم: ما در حال ورود به دنیایی هستیم که تقاضا برای گوشت به تدریج اکثر ذخایر غلات جهانی ما را مصرف می کند.
در ابتدا، از حدود سالهای 2025 تا 2030 شاهد افزایش چشمگیر قیمت گوشت نسبت به سال گذشته خواهیم بود – قیمت غلات نیز افزایش مییابد اما با منحنی بسیار تندتر. این روند تا یک سال گرم احمقانه در اواخر دهه 2030 ادامه خواهد داشت، زمانی که تولید غلات در جهان سقوط خواهد کرد (به یاد داشته باشید آنچه در قسمت اول آموختیم). زمانی که این اتفاق بیفتد، قیمت غلات و گوشت در سراسر جهان سر به فلک می کشد، به نوعی مانند نسخه عجیب و غریب سقوط مالی 2008.
پیامدهای شوک گوشتی 2035
وقتی این جهش قیمت مواد غذایی به بازارهای جهانی میرسد، این جهش به شدت به طرفداران ضربه میزند. همانطور که میتوانید تصور کنید، زمانی که غذا به اندازه کافی وجود نداشته باشد، به نوعی مشکل بزرگی است، بنابراین دولتها در سراسر جهان برای رسیدگی به این موضوع با سرعتی متفاوت عمل خواهند کرد. در زیر یک جدول زمانی از افزایش قیمت مواد غذایی پس از اثرات، با فرض اینکه در سال 2035 اتفاق می افتد، ارائه شده است:
● 2035-2039 - رستورانها شاهد افزایش هزینههایشان در کنار موجودی میزهای خالی خواهند بود. بسیاری از رستوران های با قیمت متوسط و فست فودهای زنجیره ای مجلل بسته خواهند شد. مکان های فست فود پایین تر، منوها را محدود می کند و گسترش آهسته مکان های جدید را کاهش می دهد. رستوران های گران قیمت تا حد زیادی تحت تاثیر قرار نمی گیرند.
● 2035 به بعد - زنجیره های خواربار فروشی نیز درد ناشی از شوک های قیمتی را احساس خواهند کرد. بین هزینههای استخدام و کمبود مزمن مواد غذایی، حاشیههای در حال حاضر ناچیز آنها بسیار کم میشود و سودآوری را به شدت مختل میکند. اکثر آنها از طریق وام های اضطراری دولتی در تجارت باقی می مانند و از آنجایی که اکثر مردم نمی توانند از استفاده از آنها اجتناب کنند.
● 2035 - دولت های جهانی اقدامات اضطراری برای جیره بندی موقت غذا انجام می دهند. کشورهای در حال توسعه از حکومت نظامی برای کنترل شهروندان گرسنه و آشوبگر خود استفاده می کنند. در مناطقی از آفریقا، خاورمیانه و کشورهای جنوب شرقی آسیا، شورش ها به ویژه خشونت آمیز خواهد شد.
● 2036 - دولت ها طیف گسترده ای از بودجه را برای دانه های جدید GMO که در برابر تغییرات آب و هوایی مقاوم تر هستند، تصویب می کنند.
● 2036-2041 - اصلاح نژاد محصولات جدید هیبریدی تشدید شد.
● 2036 - برای جلوگیری از کمبود مواد غذایی در مواد اولیه اولیه مانند گندم، برنج و سویا، دولتهای جهان کنترلهای جدیدی را بر دامداران اعمال میکنند و تعداد کل حیواناتی را که مجاز به داشتن آنها هستند تنظیم میکنند.
● 2037 - تمام یارانه های باقیمانده برای سوخت های زیستی لغو شد و همه موارد دیگر کشاورزی سوخت های زیستی ممنوع شد. این اقدام به تنهایی حدود 25 درصد از ذخایر غلات ایالات متحده را برای مصرف انسان آزاد می کند. سایر تولیدکنندگان عمده سوخت زیستی مانند برزیل، آلمان و فرانسه شاهد پیشرفت های مشابهی در در دسترس بودن غلات هستند. به هر حال اکثر وسایل نقلیه با برق کار می کنند.
● 2039 - مقررات و یارانه های جدید برای بهبود لجستیک جهانی غذا با هدف کاهش میزان ضایعات ناشی از مواد غذایی فاسد یا فاسد وضع شده است.
● 2040 - دولت های غربی به خصوص ممکن است کل صنعت کشاورزی را تحت کنترل شدیدتر دولت قرار دهند تا بتوانند عرضه غذا را بهتر مدیریت کنند و از بی ثباتی داخلی ناشی از کمبود مواد غذایی جلوگیری کنند. فشار عمومی شدیدی برای پایان دادن به صادرات مواد غذایی به کشورهای ثروتمند خریدار مواد غذایی مانند چین و کشورهای نفت خیز خاورمیانه وجود خواهد داشت.
● 2040 - به طور کلی، این ابتکارات دولتی برای جلوگیری از کمبود شدید مواد غذایی در سراسر جهان کار می کند. قیمت غذاهای مختلف تثبیت می شود، سپس به تدریج افزایش می یابد.
● 2040 - برای مدیریت بهتر هزینههای خانوار، علاقه به گیاهخواری افزایش مییابد زیرا گوشتهای سنتی (ماهی و دام) برای همیشه به غذای طبقات بالا تبدیل میشوند.
● 2040-2044 - طیف وسیعی از رستورانهای زنجیرهای نوآورانه وگان و گیاهخواری باز میشوند و به خشم تبدیل میشوند. دولتها از طریق معافیتهای مالیاتی ویژه به رشد خود کمک مالی میکنند تا حمایت گستردهتری از رژیمهای کمهزینه و مبتنی بر گیاه را تشویق کنند.
● 2041 - دولت ها یارانه های قابل توجهی را برای ایجاد نسل بعدی مزارع هوشمند، عمودی و زیرزمینی سرمایه گذاری می کنند. تا این مرحله، ژاپن و کره جنوبی در دو مورد اخیر پیشتاز خواهند بود.
● 2041 - دولتها یارانههای بیشتری را سرمایهگذاری میکنند و تأییدیههای FDA را سریعاً روی طیف وسیعی از جایگزینهای غذایی سرمایهگذاری میکنند.
● 2042 به بعد - رژیم های غذایی آینده غنی از مواد مغذی و پروتئین خواهند بود، اما دیگر هرگز شبیه افراط در قرن بیستم نخواهند شد.
یادداشت جانبی در مورد ماهی
شاید متوجه شده باشید که من واقعاً در طول این بحث از ماهی به عنوان یک منبع غذایی اصلی یاد نکرده ام و این دلیل خوبی دارد. امروزه، شیلات جهانی در حال حاضر به طور خطرناکی در حال کاهش است. در واقع، ما به نقطهای رسیدهایم که اکثر ماهیهای فروخته شده در بازارها در مخازن روی زمین یا (کمی بهتر) در زمین پرورش مییابند. قفس در اقیانوس باز. اما این فقط شروع است.
تا اواخر دهه 2030، تغییرات اقلیمی به اندازه کافی کربن را به اقیانوسهای ما میریزد تا آنها را به طور فزایندهای اسیدی کند و توانایی آنها برای حمایت از حیات را کاهش دهد. شبیه زندگی در یک شهر بزرگ چینی است که آلودگی ناشی از نیروگاه های زغال سنگ نفس کشیدن را سخت می کند - این همان چیزی است که ماهی ها و گونه های مرجانی جهان را تجربه خواهند کرد. و سپس وقتی جمعیت رو به رشد ما را در نظر بگیرید، پیشبینی اینکه ذخایر ماهی جهان در نهایت به سطوح بحرانی برداشت میشوند آسان است - در برخی مناطق، بهویژه در اطراف آسیای شرقی تا مرز فروپاشی پیش میروند. این دو روند با هم کار می کنند تا قیمت ها را حتی برای ماهی های پرورشی افزایش دهند و به طور بالقوه کل دسته غذا را از رژیم غذایی معمول افراد عادی حذف کنند.
به عنوان مشارکت کننده VICE، بکی فریرا، هوشمندانه ذکر شده: این اصطلاح که «در دریا ماهی زیادی وجود دارد» دیگر درست نخواهد بود. متأسفانه، این همچنین بهترین دوستان در سرتاسر جهان را مجبور میکند تا با تکلاینرهای جدیدی بیایند تا BFFهای خود را پس از اینکه توسط SO خود کنار گذاشته شوند، تسکین دهند.
همه اش رو بذار کنار هم
آه، آیا دوست ندارید که نویسندگان مقالههای طولانی خود را - که برای مدت طولانی در اسارت آنها قرار دادهاند - در یک خلاصهی کوچک کوچک خلاصه میکنند! تا سال 2040، ما وارد آینده ای خواهیم شد که به دلیل کمبود آب و افزایش دمای ناشی از تغییرات آب و هوایی، زمین های قابل کشت (کشاورزی) کمتر و کمتری خواهد داشت. در عین حال، ما جمعیتی در جهان داریم که به XNUMX میلیارد نفر خواهد رسید. اکثریت این رشد جمعیت از کشورهای در حال توسعه حاصل خواهد شد، دنیای در حال توسعه که ثروت آن طی دو دهه آینده به شدت افزایش خواهد یافت. پیش بینی می شود که این درآمدهای قابل تصرف بزرگتر منجر به افزایش تقاضا برای گوشت شود. افزایش تقاضا برای گوشت، عرضه جهانی غلات را مصرف می کند و در نتیجه منجر به کمبود مواد غذایی و افزایش قیمت می شود که می تواند دولت ها را در سراسر جهان بی ثبات کند.
بنابراین اکنون که درک بهتری از چگونگی تغییر آب و هوا و رشد جمعیت و جمعیت شناسی آینده غذا را دارید. بقیه این مجموعه بر این تمرکز خواهد داشت که بشریت چه کاری انجام خواهد داد تا راه ما را از این آشفتگی ابداع کند، با این امید که رژیم غذایی گوشتی خود را تا زمانی که ممکن است حفظ کنیم. بعدی: GMOs و superfoods.
آینده سری غذا
تغییر اقلیم و کمبود مواد غذایی | آینده غذا P1
GMOs vs Superfoods | آینده مواد غذایی P3
مزارع هوشمند در مقابل عمودی | آینده مواد غذایی P4
رژیم غذایی آینده شما: حشرات، گوشت آزمایشگاهی، و غذاهای مصنوعی | آینده مواد غذایی P5
به روز رسانی برنامه ریزی شده بعدی برای این پیش بینی
مراجع پیش بینی
پیوندهای محبوب و سازمانی زیر برای این پیشبینی ارجاع داده شد:
پیوندهای Quantumrun زیر برای این پیش بینی ارجاع داده شدند: