وقتی 100 تبدیل به 40 جدید می شود، جامعه در عصر درمان افزایش زندگی است

وقتی 100 به 40 سال جدید تبدیل شود، جامعه در عصر درمان افزایش زندگی
اعتبار تصویر:  

وقتی 100 تبدیل به 40 جدید می شود، جامعه در عصر درمان افزایش زندگی است

    • نام نویسنده
      مایکل کاپیتانو
    • نویسنده توییتر هندل
      @Caps2134

    داستان کامل (فقط از دکمه «جای‌گذاری از ورد» برای کپی و جای‌گذاری ایمن متن از یک سند Word استفاده کنید)

    دلیلی وجود دارد که چرا وقتی طول عمر رادیکال در رسانه ها سرگرم می شود، رپ منفی دریافت می کند. ساده است، واقعا تصور کردن دنیایی که اساساً با آنچه ما می دانیم متفاوت است، برای انسان ها مشکل است. تغییر ناخوشایند است. منکر آن نیست. حتی یک تغییر جزئی در روال معمول می تواند برای مختل کردن روز فرد کافی باشد. اما نوآوری، بیش از هر چیز، چیزی است که انسان را از همه گونه های دیگر روی زمین متمایز می کند. در ژن ما هست

    در کمتر از 100 هزار سال (یک دوره کوتاه در مقیاس زمانی تکاملی) هوش انسانی شکوفا شده است. در بیش از 10 هزار سال، انسان ها از شیوه زندگی کوچ نشینی به زندگی ساکن در آمدند و تمدن بشری رشد کرد. در صد سال، تکنولوژی همین کار را کرده است.

    در همین راستا، با پیشرفت تاریخ بشر به جایی که امروز هستیم، امید به زندگی به طور پیوسته افزایش یافته است، از 20 به 40 تا 80 تا ... شاید 160؟ با در نظر گرفتن همه چیز، ما خیلی خوب وفق داده ایم. مطمئناً ما مشکلات امروزی خود را داریم، اما در هر عصر دیگری نیز چنین بود.

    بنابراین وقتی به ما می گویند که علمی به زودی وجود خواهد داشت که به طور بالقوه امید به زندگی انسان را دو برابر می کند، این پیشنهاد ذاتاً ترسناک است. ناگفته نماند، وقتی به پیری فکر می کنیم، فوراً ناتوانی به ذهنمان خطور می کند. هیچ کس نمی خواهد پیر شود زیرا هیچ کس نمی خواهد بیمار باشد. اما فراموش می کنیم که علم سلامتی را نیز افزایش می دهد. آن را در چشم انداز قرار دهید: اگر طول عمر ما دو برابر شود، بهترین سال های زندگی ما نیز همینطور خواهد بود. روزهای خوب به پایان خواهند رسید، اما با دو زندگی به ارزش آنچه اکنون داریم.

    از بین بردن ترس های دیستوپیایی ما

    آینده عجیب است. آینده انسان است. جای ترسناکی نیست حتی اگر ما تمایل داریم که آن را درست کنیم. فیلم 2011 به موقع یک مثال کامل است توضیحات فیلم گویای همه چیز است، «در آینده‌ای که در آن مردم در ۲۵ سالگی دیگر پیر نمی‌شوند، اما مهندسی شده‌اند تا فقط یک سال بیشتر زندگی کنند، داشتن ابزاری برای خروج از این موقعیت، ضربه‌ای به جوانی جاودانه است.» زمان به معنای واقعی کلمه پول است و زندگی به یک بازی مجموع صفر تبدیل شده است.

    اما نکته مهمی که این دنیای دیستوپیایی - با کنترل شدید جمعیتش برای جلوگیری از ازدحام بیش از حد جمعیت، و نابرابری اقتصادی و طول عمر (به شدت بیشتر از آنچه در حال حاضر وجود دارد) - اشتباه می کند این است که فناوری افزایش عمر مانند شلاق در دست استفاده نمی شود. ثروتمندان برای انقیاد فقرا پول در آن کجاست؟ طول عمر رادیکال یک بالقوه است صنعت چند میلیارد دلاریاین به نفع همه است که افزایش دهنده های زندگی برای همه قابل دسترسی باشد. ممکن است برخی اختلالات اجتماعی در راه باشد، اما افزایش دهنده های زندگی در نهایت مانند هر قطعه فناوری دیگری، طبقات اجتماعی-اقتصادی را پایین خواهند آورد. 

    این بدان معنا نیست که نگرانی در مورد اینکه چگونه طول عمر رادیکال بر جامعه ما تأثیر می گذارد، بی اعتبار است. عمر طولانی‌تر چندین سؤال مهم سیاستی را مطرح می‌کند که چگونه جمعیت با عمر طولانی‌تر بر اقتصاد تأثیر می‌گذارد، چگونه و چه خدمات اجتماعی ارائه می‌شود، چگونه حقوق و تعهدات بین نسل‌های مختلف در محل کار و در جامعه به طور کلی متعادل می‌شود. 

    آینده در دستان ماست

    شاید این جنبه تاریک طول عمر رادیکال است که بر ذهن مردم سنگینی می کند: فرا انسانیت، جاودانگی، سایبری شدن پیش بینی شده نوع بشر، جایی که زندگی در نیمه دوم این قرن به شدت تغییر کرده و متحول شده است. 

    در حوزه کاری ما، وعده های ژن درمانی و اصلاح نژادی نزدیکتر است. همه ما با بحث در مورد فناوری پیشرفته و بدون بیماری آشنا هستیم نوزادان طراح، نگرانی های ما در مورد شیوه های اصلاح نژادی است و دولت به طور مناسب پاسخ داده است. در حال حاضر در کانادا، تحت قانون کمک باروری انسان، حتی انتخاب جنسیت ممنوع است مگر اینکه به منظور پیشگیری، تشخیص یا درمان یک اختلال یا بیماری مرتبط با جنسی باشد. 

    سونیا آریسون، نویسنده و تحلیلگر همه چیزهای مرتبط با تأثیر اجتماعی طول عمر رادیکال انسان، در بحث اصلاح نژاد و طول عمر به علم کمک می کند:

    راه‌های بسیار خوبی برای افزایش امید به سلامتی وجود دارد که شامل معرفی ژن‌های جدید نمی‌شود. با این اوصاف، من فکر می‌کنم توانایی تغییر کدهای بیولوژیکی ما برخی از مسائل جدی را مطرح می‌کند که جامعه باید یکی یکی به آنها رسیدگی کند. هدف باید سلامتی باشد نه علم دیوانه.»

    به یاد داشته باشید که هیچ یک از این علم در حباب اتفاق نمی‌افتد، بلکه برای بهتر کردن زندگی ما بودجه و سفارش داده می‌شود. نسل هزاره با این پیشرفت‌های علمی بزرگ می‌شود و ما احتمالاً اولین کسانی هستیم که عمدتاً از آن بهره‌مند می‌شویم و تصمیم می‌گیریم که فناوری افزایش دهنده زندگی چه نوع تأثیری بر جامعه ما داشته باشد.

    نوآوری فرهنگی و فناوری

    با جمعیتی که در حال حاضر در حال پیر شدن هستند و بچه‌هایی که در یک دهه به سن بازنشستگی می‌رسند، کشورهای مدرن در حال مبارزه با چگونگی مدیریت تغییرات در امید به زندگی هستند. با شروع زندگی طولانی‌تر مردم، جمعیت‌شناسی به‌گونه‌ای تغییر می‌کند که نسل‌های مسن و غیرشاغل تخلیه بیشتری بر اقتصاد ایجاد می‌کنند، در حالی که در همان زمان قدرت در سیاستمداران و متخصصان مسن‌تر و کمتر هماهنگ‌تر، هم در عموم و هم در جامعه تثبیت می‌شود. بخش‌های خصوصی، که هنگام رسیدگی به مشکلات جامعه معاصر، سر به زیر نمی‌دانند. افراد مسن پیر هستند و قادر به درک تکنولوژی در حال تغییر نیستند. آنها منسوخ شده اند، همانطور که کلیشه می گوید. من دغدغه های خودم را داشتم. تا زمانی که تمدن وجود داشت، ایده‌های فرهنگی بین نسل‌ها منتقل می‌شد و مرگ راهی طبیعی بود که به نسل جدید اجازه داد تا از قدیمی‌ها بسازند.

    به عنوان براد آلنبی، استاد مهندسی پایدار در دانشگاه ایالتی آریزونا قرار می دهد آن را، برای وبلاگ Slate’s Future Tense نوشت: «جوانان و نوآوران از ایجاد فرم های اطلاعاتی جدید و ایجاد پیشرفت های فرهنگی، نهادی و اقتصادی جلوگیری می کنند. و در جایی که مرگ بانک های حافظه را پاک می کرد، من آنجا ایستاده ام... برای 150 سال. تأثیر آن بر نوآوری های فناوری می تواند ویرانگر باشد.» 

    اگر نسل مسن‌تر نتواند در ابهام محو شود و در بازی بماند، انسان‌هایی که عمر طولانی‌تری دارند، احتمالاً می‌توانند پیشرفت‌های آینده را متوقف کنند. پیشرفت اجتماعی متوقف خواهد شد ایده‌ها، شیوه‌ها و سیاست‌های منسوخ و منسوخ، منادی‌های جدید را ناامید خواهند کرد.

    به گفته آریسون، با این حال، این نگرانی ها بر اساس فرضیات نادرست است. او در مصاحبه ما به من گفت: "در واقع، نوآوری در سن 40 سالگی به اوج خود می رسد و سپس از آنجا به سمت سرازیری می رود (به جز در ریاضیات و دو و میدانی که قبلاً به اوج خود رسیده بودند." "بعضی از مردم فکر می کنند دلیل اینکه بعد از 40 سالگی به سمت پایین می رود این است که در آن زمان وضعیت سلامتی افراد بدتر می شود. اگر افراد بتوانند برای مدت طولانی‌تری سالم‌تر بمانند، ممکن است شاهد ادامه نوآوری از 40 سالگی باشیم که برای جامعه مفید خواهد بود.»

    انتقال ایده‌ها یک طرفه نیست، نسل‌های جدیدتر و جوان‌تر از نسل‌های قدیمی‌تر یاد می‌گیرند و سپس آنها را کنار می‌گذارند. مدت زمان طولانی‌تر به جای شکستن یک موهبت است.

    آریسون می‌افزاید: «موضوع دیگری که باید در نظر داشت این است که ما به‌عنوان یک جامعه با مرگ یک فرد تحصیل‌کرده و متفکر چقدر ضرر می‌کنیم - این مانند از دست دادن یک دایره‌المعارف است که باید دوباره در افراد دیگر ساخته شود».

    نگرانی در مورد بهره وری

    با این حال، نگرانی های واقعی در مورد بهره وری اقتصادی و رکود در محیط کار وجود دارد. کارگران مسن تر نگران باقی ماندن پس انداز بازنشستگی خود هستند و ممکن است تا آخر عمر از بازنشستگی خودداری کنند و در نتیجه مدت بیشتری در نیروی کار بمانند. این منجر به افزایش رقابت برای مشاغل بین جانبازان با تجربه و فارغ التحصیلان مشتاق به کار خواهد شد.

    در حال حاضر، بزرگسالان جوان تر باید تحت آموزش و آموزش بیشتری قرار گیرند تا در بازار کار رقابت کنند، از جمله موارد اخیر افزایش کارآموزی بدون حقوق. با توجه به تجربه خود به عنوان یک جوان حرفه ای، جستجوی کار در این بازار پررقابت که در آن مشاغل به اندازه گذشته در دسترس نیستند، دشوار است.

    آریسون گفت: «در دسترس بودن شغل یک نگرانی واقعی است و این چیزی است که رهبران و سیاست گذاران باید به آن توجه کنند. یکی از مواردی که باید در نظر گرفت این است که، حتی در شرایط سالم، رونق‌ها ممکن است نخواهند تمام وقت کار کنند تا فضایی در بازار باز شود. نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که افراد مسن تر از افراد جوان تر برای پرداخت حقوق و دستمزد گران تر هستند، به طوری که این مزیت را برای افراد جوان تر (که به دلیل عدم تجربه و روودکس خود در محرومیت قرار دارند) می دهد.

    به یاد داشته باشید، نگرانی های مربوط به سن به هر دو صورت اعمال می شود. دره سیلیکون، مرکز نوآوری های فناوری، اخیراً به دلیل تبعیض سنی مورد انتقاد قرار گرفته است، مشکلی که ممکن است مایل به حل آن باشند یا نباشند. انتشار گزارش‌های تنوع از شرکت‌های بزرگ فناوری تقریباً یکسان بود و به طور مشکوکی، هیچ اشاره‌ای به سن یا توضیحی در مورد اینکه چرا سن درج نشده بود، وجود نداشت. 

    من نمی دانم که آیا جنبش جوانان و جشن توانایی جوانان در نوآوری چیزی جز سن گرایی نیست؟ این مایه تاسف خواهد بود. هم جوانان و هم پیشکسوتان به طور یکسان چیزهای مهمی برای کمک به دنیای همیشه در حال تغییر ما دارند.

    برنامه ریزی برای آینده

    ما زندگی خود را بر اساس آنچه می دانیم، گزینه های پشتیبانی موجود و پیش بینی گزینه های آینده خود برنامه ریزی می کنیم. برای متخصصان جوان، این به معنای تکیه طولانی‌تر به والدین خود برای حمایت است، در حالی که ما تحصیلات را دنبال می‌کنیم و مدارک خود را دنبال می‌کنیم، ازدواج و فرزندآوری را به تأخیر می‌اندازیم در ازای تثبیت خود در حرفه‌مان. این رفتار ممکن است برای والدین ما عجیب به نظر برسد (می‌دانم که برای من است؛ مادرم در اوایل بیست سالگی بود که مرا داشت و این واقعیت را به سخره گرفت که من تا اوایل سی سالگی قصد تشکیل خانواده ندارم).

    اما این اصلاً عجیب نیست، فقط تصمیم گیری وجدانانه است. این گسترش دوران بلوغ را تابعی از پیشرفت اجتماعی در نظر بگیرید. پیشرفت علمی و فناوری به طور پیچیده زندگی طولانی تر است. هزینه‌های مربوط به خرید خانه و تربیت کودک در حال افزایش است و وقتی هزاره‌ها خانواده‌های خود را تشکیل دهند، مراقبان بالقوه بیشتری در دسترس خواهند بود. 

    جامعه در حال انطباق است و طول عمر به ما انعطاف بیشتری در نحوه زندگی مان می دهد. ما باید مفاهیم را در نظر بگیریم که در آن 80 تبدیل به 40 جدید، 40 تبدیل به 20 جدید، 20 تبدیل به 10 جدید می شود (شوخی می کنم، اما شما متوجه دریفت من می شوید)، و مطابق با آن تنظیم کنید. بیایید دوران کودکی را سپری کنیم، زمان بیشتری را برای کاوش و بازی اختصاص دهیم، بر توسعه علاقه به زندگی تمرکز کنیم و فرصت های بیشتری برای یادگیری و لذت بردن از آنچه برای ما مهم است ایجاد کنیم. سرعت مسابقه موش را کاهش دهید.

    به هر حال، اگر می‌خواهیم به نقطه‌ای برسیم که انسان‌ها بتوانند (عملا) برای همیشه زندگی کنند، نمی‌خواهیم خسته شویم! اگر شروع به زندگی طولانی‌تر کنیم و تا 100 سالگی در سلامت کامل بمانیم، هیچ فایده‌ای ندارد که هیجان را از قبل بارگیری کنیم و سپس در دوران بازنشستگی دچار افسردگی شویم.

    به عنوان نویسنده جما مالی می نویسد:همچنین برای Future Tense: «دلیل اینکه [بازنشستگان] افسرده می شوند این است که وقتی بازنشسته می شوید، به راحتی احساس می کنید که دیگر چیزی برای زندگی کردن ندارید، هیچ هدفی ندارید، چیزی برای بلند شدن و حتی دلیلی برای به دست آوردن آن ندارید. لباس پوشیده. در یک کلام، حوصله شان سر رفته است.» 

    احساس فوریتی که در زندگی‌مان احساس می‌کنیم، برای کار کردن، عشق ورزیدن، تشکیل خانواده، یافتن موفقیت و دنبال کردن علایقمان، از فرصت‌ها استفاده می‌کنیم، زیرا ممکن است فرصت دیگری وجود نداشته باشد. به قول معروف فقط یک بار زندگی می کنی. فناپذیری ما به ما معنا می بخشد، آنچه ما را به حرکت در می آورد این واقعیت است که هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست. معنای آن این است که بی حوصلگی و افسردگی به جای اینکه چه مدت زندگی کنیم، تابعی از محل تعیین این مرزها است. اگر طول عمر ما از 80 تا 160 دو برابر شود، هیچ کس نمی خواهد نیمه دوم زندگی خود را به صورت بازنشسته بگذراند و در یک برزخ واقعی در انتظار مرگ زندگی کند. این شکنجه خواهد بود (به ویژه برای زندانیان محکوم به حبس ابد بدون آزادی مشروط). اما، اگر مرزهای بین تولد و مرگ کشیده شود، نه اینکه با سن دلخواه قطع شود، از دست دادن معنا کمتر نگران کننده می شود.

    به عقیده آریسون، ما نمی دانیم "تا زمانی که به آنجا نرسیم، بی حوصلگی در چه سنی ایجاد می شود (زمانی که امید به زندگی 43 سال بود، ممکن بود کسی استدلال کند که زندگی تا 80 سالگی مشکل کسالت ایجاد می کند و اینطور نیست). من باید موافقت کنم. جامعه نیاز به تغییر دارد و ما باید چارچوب ذهنی خود را طوری تطبیق دهیم که در تمام مراحل زندگی، مهم نیست که انسان ها چند دهه بیشتر از ما در آینده زندگی می کنند، به گونه ای واکنش نشان داده باشیم که همیشه فرصت هایی برای آن وجود داشته باشد. تعامل در جهان

    زندگی در ناشناخته ها

    طول عمر رادیکال پر از ناشناخته ها و تناقضات است: زندگی طولانی تر باعث شکست ما می شود, زندگی طولانی تر مزایای اقتصادی به همراه دارد; شاید طول عمر تحریک شود تغییر از هزینه به اقتصاد پس انداز; به معنی انفجار خانواده های هسته ای, روابط عاشقانه قرن, مشکلات بازنشستگی; سن گرایی و جنسیت گرایی به عنوان سالمندان نیز آرزو دارند همه آن را داشته باشند. اما ما در مورد آن صحبت می کنیم، این مهم است. جنبه های زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود و مشکلات حل شود.

    آینده نوید زندگی طولانی تر، بهتر و غنی تر را می دهد. این امکان وجود دارد که در کمتر از نیم قرن، بین تقویت ژنتیکی، نانوتکنولوژی پزشکی و واکسن‌های فوق‌العاده، پیری دیگر امری مسلم نباشد، بلکه یک گزینه باشد. هر چه در انتظار است، وقتی آن آینده فرا می رسد، از گذشته خود که به آنها توجه کرده اند تشکر می کنیم.

    حتی اگر نتوانیم آینده را کاملاً پیش بینی کنیم، یک چیز قطعی است.

    ما آماده خواهیم شد.

    گزينه ها
    دسته بندی
    گزينه ها
    زمینه موضوع

    جدول زمانی آینده