تکنو تکامل و مریخها انسان: آینده تکامل انسان P4
تکنو تکامل و مریخها انسان: آینده تکامل انسان P4
از تغییر هنجارهای زیبایی گرفته تا نوزادان طراح و سایبورگ های مافوق بشر، این فصل آخر در مجموعه آینده تکامل انسان ما به چگونگی پایان بالقوه تکامل انسان می پردازد. کاسه پاپ کورن خود را آماده کنید.
همه اینها یک رویای واقعیت مجازی بود
2016 یک سال فراگیر برای واقعیت مجازی (VR) است. شرکت های قدرتمندی مانند فیس بوک، سونی و گوگل قصد دارند هدست های واقعیت مجازی را عرضه کنند که دنیای مجازی واقعی و کاربرپسند را برای توده ها به ارمغان می آورد. این نشاندهنده شروع یک رسانه بازار انبوه کاملاً جدید است، رسانهای که هزاران توسعهدهنده نرمافزار و سختافزار را برای توسعه جذب خواهد کرد. در واقع، در اوایل دهه 2020، برنامه های VR می توانند دانلودهای بیشتری نسبت به برنامه های تلفن همراه سنتی ایجاد کنند.
(اگر تعجب می کنید که همه اینها چه ربطی به تکامل انسان دارد، لطفا صبور باشید.)
در سطح پایه، VR استفاده از فناوری برای ایجاد دیجیتالی یک توهم سمعی و بصری غوطهورکننده و متقاعدکننده از واقعیت است. هدف این است که دنیای واقعی را با دنیای مجازی واقعی جایگزین کنیم. و وقتی نوبت به مدل های هدست واقعیت مجازی 2016 می رسد (Oculus ریفت, HTC Vive به و پروژه مورفیوس سونیآنها معامله واقعی هستند. آنها یک احساس غوطه ور ایجاد می کنند که شما در دنیای دیگری هستید، اما بدون بیماری حرکتی ناشی از مدل هایی که قبل از آنها آمده اند.
تا اواخر دهه 2020، فناوری VR به جریان اصلی تبدیل خواهد شد. آموزش، آموزش استخدام، جلسات کاری، گردشگری مجازی، بازی و سرگرمی، اینها تنها تعدادی از برنامه های کاربردی هستند که واقعیت مجازی ارزان، کاربرپسند و واقع بینانه را مختل می کند و خواهد کرد. اما قبل از اینکه ارتباط بین واقعیت مجازی و تکامل انسان را آشکار کنیم، چند فناوری جدید دیگر وجود دارد که باید در مورد آنها بدانید.
ذهن در ماشین: رابط مغز و کامپیوتر
تا اواسط دهه 2040، فناوری دیگری به آرامی وارد جریان اصلی خواهد شد: رابط مغز و رایانه (BCI).
تحت پوشش در ما آینده کامپیوترها سری، BCI شامل استفاده از ایمپلنت یا دستگاه اسکن مغزی است که امواج مغزی شما را نظارت میکند و آنها را با زبان/فرمانها برای کنترل هر چیزی که روی رایانه اجرا میشود مرتبط میکند. درست است، BCI به شما امکان می دهد ماشین ها و رایانه ها را به سادگی از طریق افکار خود کنترل کنید.
در واقع، شما ممکن است متوجه آن نشده باشید، اما شروع BCI از قبل آغاز شده است. قطع عضوها الان هستند آزمایش اندام های روباتیک مستقیماً توسط ذهن کنترل می شود، نه از طریق حسگرهای متصل به کنده پوشنده. به همین ترتیب، افراد دارای معلولیت شدید (مانند چهار پلژی) در حال حاضر هستند از BCI برای هدایت ویلچرهای موتوری خود استفاده می کنند و بازوهای رباتیک را دستکاری کنید. اما کمک به افراد قطع عضو و افراد دارای معلولیت برای داشتن زندگی مستقل تری در حد توانایی BCI نیست.
آزمایشها در BCI کاربردهای مرتبط با کنترل چیزهای فیزیکی، کنترل و ارتباط با حیوانات، نوشتن و ارسال الف متن با استفاده از افکار، به اشتراک گذاشتن افکار خود با شخص دیگری (به عنوان مثال تله پاتی شبیه سازی شدهو حتی ثبت رویاها و خاطرات. به طور کلی، محققان BCI در حال کار بر روی ترجمه افکار به دادهها هستند تا افکار و دادههای انسان را قابل تعویض کنند.
چرا BCI در زمینه تکامل مهم است به این دلیل است که از خواندن ذهن به تهیه یک نسخه پشتیبان دیجیتال کامل از مغز شما (همچنین به عنوان شبیه سازی کل مغز، WBE شناخته می شود). نسخه قابل اعتماد این فناوری تا اواسط دهه 2050 در دسترس خواهد بود.
تا کنون، VR، BCI، و WBE را پوشش دادهایم. حالا وقت آن است که این کلمات اختصاری را طوری ترکیب کنید که شما را ناامید نکند.
به اشتراک گذاشتن افکار، به اشتراک گذاشتن احساسات، به اشتراک گذاشتن رویاها
نمونه برداری از ما آینده اینترنت در ادامه یک مرور کلی از نحوه ادغام VR و BCI برای تشکیل یک محیط جدید است که می تواند تکامل انسان را تغییر دهد.
- در ابتدا، هدستهای BCI فقط برای عده معدودی مقرون به صرفه خواهند بود، تازهای از افراد ثروتمند و دارای ارتباط خوب که به طور فعال آن را در رسانههای اجتماعی خود تبلیغ میکنند و بهعنوان پذیرندگان اولیه و تأثیرگذارانی عمل میکنند که ارزش آن را به تودهها گسترش میدهند.
- با گذشت زمان، هدستهای BCI برای عموم مردم مقرون به صرفه میشوند و احتمالاً تبدیل به یک ابزار ضروری برای فصل تعطیلات میشوند.
- هدست BCI بسیار شبیه به هدست واقعیت مجازی است که همه (تا آن زمان) به آن عادت کرده اند. مدلهای اولیه به کاربرانی که از BCI استفاده میکنند این امکان را میدهند تا بدون در نظر گرفتن هرگونه مانع زبانی با یکدیگر به صورت تلهپاتی ارتباط برقرار کنند و به روشی عمیقتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این مدل های اولیه همچنین می توانند افکار، خاطرات، رویاها و در نهایت حتی احساسات پیچیده را ثبت کنند.
- با شروع به اشتراک گذاری افکار، خاطرات، رویاها و احساسات خود بین خانواده، دوستان و عاشقان، ترافیک وب منفجر می شود.
- با گذشت زمان، BCI به یک رسانه ارتباطی جدید تبدیل میشود که از برخی جهات گفتار سنتی را بهبود میبخشد یا جایگزین میکند (شبیه به ظهور شکلکهای امروزی). کاربران مشتاق BCI (احتمالاً جوانترین نسل آن زمان) با به اشتراک گذاشتن خاطرات، تصاویر مملو از احساسات و تصاویر و استعاره های ساخته شده فکری، جایگزین گفتار سنتی خواهند شد. (در اصل، تصور کنید به جای گفتن کلمات "دوستت دارم"، می توانید آن پیام را با به اشتراک گذاشتن احساسات خود، ترکیب شده با تصاویری که نشان دهنده عشق شما هستند، برسانید.) این نشان دهنده یک شکل عمیق تر، بالقوه دقیق تر و بسیار معتبرتر از ارتباط است. در مقایسه با گفتار و کلماتی که برای هزاران سال به آنها وابسته بوده ایم.
- بدیهی است که کارآفرینان روز از این انقلاب ارتباطی سرمایه گذاری خواهند کرد.
- کارآفرینان نرمافزار رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای وبلاگنویسی جدیدی را تولید خواهند کرد که در به اشتراکگذاری افکار، خاطرات، رویاها و احساسات با انواع بیپایان جایگاهها تخصص دارند. آنها رسانه های پخش جدیدی را ایجاد می کنند که در آن سرگرمی ها و اخبار مستقیماً در ذهن کاربر مشتاق به اشتراک گذاشته می شود و همچنین خدمات تبلیغاتی که تبلیغات را بر اساس افکار و احساسات فعلی شما هدف قرار می دهد. احراز هویت مبتنی بر فکر، به اشتراک گذاری فایل، رابط وب و بسیاری موارد دیگر در فناوری پایه پشت BCI شکوفا خواهند شد.
- در همین حال، کارآفرینان سختافزار محصولات و فضاهای زندگی با قابلیت BCI را تولید خواهند کرد تا دنیای فیزیکی از دستورات کاربر BCI پیروی کند.
- کارآفرینانی که در VR تخصص دارند، این دو گروه را در کنار هم قرار می دهند. با ادغام BCI با VR، کاربران BCI قادر خواهند بود دنیای مجازی خود را به دلخواه بسازند. مشابه فیلم آغاز به کار، جایی که در رویای خود از خواب بیدار می شوید و می بینید که می توانید واقعیت را خم کنید و هر کاری که می خواهید انجام دهید. ترکیب BCI و VR به افراد این امکان را میدهد تا با ایجاد دنیایی واقعگرایانه که از ترکیبی از خاطرات، افکار و تخیل آنها ایجاد میشود، مالکیت بیشتری بر تجربیات مجازی که در آن زندگی میکنند، به دست آورند.
- از آنجایی که افراد بیشتری از BCI و VR برای برقراری ارتباط عمیقتر و ایجاد جهانهای مجازی پیچیدهتر استفاده میکنند، طولی نمیکشد که پروتکلهای اینترنتی جدید برای ادغام اینترنت با VR به وجود میآیند.
- پس از مدت کوتاهی، جهانهای عظیم واقعیت مجازی به گونهای طراحی خواهند شد که زندگی مجازی میلیونها و در نهایت میلیاردها نفر را به صورت آنلاین در خود جای دهند. برای اهدافمان، این واقعیت جدید را می نامیم متاوررس. (اگر ترجیح می دهید این دنیاها را ماتریکس بنامید، این نیز بسیار خوب است.)
- با گذشت زمان، پیشرفتهای BCI و VR قادر خواهند بود حواس طبیعی شما را تقلید کرده و جایگزین آنها کنند، و باعث میشود کاربران متاورس نتوانند دنیای آنلاین خود را از دنیای واقعی متمایز کنند (با فرض اینکه تصمیم دارند در دنیای واقعیت مجازی زندگی کنند که دنیای واقعی را کاملاً شبیهسازی میکند، به عنوان مثال مفید. برای کسانی که توانایی پرداخت هزینه سفر به پاریس واقعی را ندارند یا ترجیح می دهند از پاریس دهه 1960 بازدید کنند.) به طور کلی، این سطح از واقع گرایی تنها به ماهیت اعتیاد آور آینده متاورس اضافه می کند.
- مردم شروع به سپری کردن زمان در متاورس به همان اندازه که در خواب هستند. و چرا این کار را نمی کنند؟ این قلمرو مجازی جایی خواهد بود که شما به بیشتر سرگرمی های خود دسترسی پیدا می کنید و با دوستان و خانواده خود، به خصوص کسانی که دور از شما زندگی می کنند، در تعامل هستید. اگر از راه دور کار می کنید یا به مدرسه می روید، زمان شما در Metaverse می تواند به 10-12 ساعت در روز افزایش یابد.
من می خواهم بر آخرین نکته تأکید کنم زیرا این نقطه عطف همه اینها خواهد بود.
به رسمیت شناختن حقوقی زندگی آنلاین
با توجه به زمان غیرمنتظره ای که درصد زیادی از مردم در این متاورس صرف می کنند، دولت ها تحت فشار قرار خواهند گرفت تا زندگی مردم را در داخل متاورس شناسایی و (تا حدی) تنظیم کنند. تمام حقوق و حمایتهای قانونی و برخی از محدودیتهایی که مردم در دنیای واقعی انتظار دارند، در Metaverse منعکس و اجرا میشوند.
به عنوان مثال، WBE را به بحث بازگردانید، بگویید که شما 64 ساله هستید، و شرکت بیمه شما را برای گرفتن پشتیبان مغزی پوشش می دهد. سپس هنگامی که 65 ساله هستید، دچار حادثه ای می شوید که باعث آسیب مغزی و از دست دادن شدید حافظه می شود. نوآوری های پزشکی آینده ممکن است بتواند مغز شما را درمان کند، اما خاطرات شما را بازیابی نمی کند. این زمانی است که پزشکان به پشتیبان مغز شما دسترسی پیدا میکنند تا مغز شما را با خاطرات بلندمدت گمشدهتان پر کنند. این نسخه پشتیبان نه تنها دارایی شما خواهد بود، بلکه یک نسخه قانونی از خودتان با تمام حقوق و حمایت های یکسان در صورت بروز حادثه خواهد بود.
به همین ترتیب، بگویید که قربانی تصادفی شده اید که این بار شما را در حالت کما یا حالت نباتی قرار می دهد. خوشبختانه، شما قبل از تصادف از ذهن خود حمایت کردید. در حالی که بدن شما بهبود می یابد، ذهن شما همچنان می تواند با خانواده خود درگیر باشد و حتی از راه دور از درون متاورس کار کند. هنگامی که بدن بهبود می یابد و پزشکان آماده هستند تا شما را از کما بیدار کنند، پشتیبان ذهن می تواند خاطرات جدیدی را که ایجاد کرده به بدن تازه التیام یافته شما منتقل کند. و در اینجا نیز، هوشیاری فعال شما، همانطور که در متاورس وجود دارد، در صورت بروز حادثه، به نسخه قانونی خودتان با تمام حقوق و حمایت های یکسان تبدیل می شود.
با این حال، با استفاده از این رشته فکر، اگر بدن این قربانی حادثه هرگز بهبود نیابد، چه اتفاقی برای او می افتد؟ اگر بدن بمیرد در حالی که ذهن بسیار فعال است و از طریق متاورس با جهان در تعامل است؟
مهاجرت انبوه به اتر آنلاین
تا پایان قرن، بین سالهای 2090 تا 2110، درصد قابل توجهی از جمعیت جهان در مراکز تخصصی خواب زمستانی ثبت نام میکنند، جایی که برای زندگی در یک غلاف به سبک ماتریکس که به نیازهای فیزیکی بدنشان برای مدت طولانی رسیدگی میکند، هزینه میپردازند. -هفتهها، ماهها، در نهایت سالها، هر آنچه که در آن زمان قانونی باشد- به طوری که آنها بتوانند 24/7 در این متاورس اقامت کنند. این ممکن است افراطی به نظر برسد، اما ماندن طولانیمدت در متاورژن میتواند منطقی اقتصادی باشد، بهویژه برای کسانی که تصمیم به تأخیر یا رد والدین سنتی دارند.
با زندگی، کار و خوابیدن در Metaverse، میتوانید از هزینههای زندگی سنتی مانند اجاره، آب و برق، حملونقل، غذا و غیره اجتناب کنید و در عوض فقط برای اجاره زمان خود در یک غلاف کوچک زمستانی هزینه کنید. و در سطح اجتماعی، خواب زمستانی بخشهای بزرگی از جمعیت میتواند فشارها را بر بخشهای مسکن، انرژی، غذا و حملونقل کاهش دهد - بهویژه اگر جمعیت جهان به تقریباً افزایش یابد. میلیارد 10 میلیارد توسط 2060.
چندین دهه پس از اینکه این نوع اقامت دائم در متاورس «عادی» شد، بحث در مورد اینکه با بدن افراد چه باید کرد مطرح می شود. اگر بدن شخصی در سنین بالا بمیرد در حالی که ذهن او کاملاً فعال و درگیر با جامعه متاورس است، آیا باید آگاهی او را پاک کرد؟ اگر شخصی تصمیم بگیرد تا پایان عمر خود در متاورس بماند، آیا دلیلی وجود دارد که به صرف منابع اجتماعی برای حفظ بدن ارگانیک در دنیای فیزیکی ادامه دهد؟
پاسخ به هر دو این سوال خواهد بود: خیر.
انسان ها به عنوان موجودات فکر و انرژی
La آینده مرگ موضوعی خواهد بود که ما با جزئیات بیشتری در مورد آن صحبت می کنیم آینده جمعیت انسانی سری، اما برای اهداف این فصل، ما فقط باید روی چند نکته کلیدی آن تمرکز کنیم:
- میانگین امید به زندگی انسان تا قبل از سال 100 به بیش از 2060 خواهد رسید.
- مرگ و میر بیولوژیکی (زندگی بدون پیری اما هنوز هم می تواند در اثر خشونت یا جراحت بمیرد) پس از سال 2080 امکان پذیر می شود.
- پس از اینکه WBE تا سال 2060 ممکن شد، مرگ ذهن اختیاری خواهد شد.
- بارگذاری یک ذهن بدون بدن در یک ربات یا بدن شبیه انسان (Battlestar GALACTICA به سبک رستاخیز) جاودانگی را برای اولین بار تا سال 2090 ممکن می کند.
- مرگ و میر یک فرد در نهایت بیشتر از سلامت جسمانی به آمادگی روانی آنها بستگی دارد.
از آنجایی که درصدی از بشریت ذهن خود را به صورت تمام وقت در Metaverse آپلود می کنند، سپس به طور دائم پس از مرگ بدن خود، این امر باعث زنجیره ای تدریجی از رویدادها می شود.
- افراد زنده مایلند با افراد فوت شده جسمی که از طریق استفاده از متاورس به آنها اهمیت می دادند در تماس باقی بمانند.
- این تعامل مستمر با متوفی جسمی منجر به آرامش عمومی با مفهوم زندگی دیجیتالی پس از مرگ فیزیکی خواهد شد.
- این زندگی پس از مرگ دیجیتال سپس به مرحله دیگری از زندگی یک فرد عادی می شود و در نتیجه منجر به افزایش تدریجی جمعیت دائمی انسانی متاورس می شود.
- برعکس، بدن انسان به تدریج بی ارزش می شود، زیرا تعریف زندگی تغییر می کند تا بر آگاهی بر عملکرد اساسی یک بدن ارگانیک تأکید شود.
- با توجه به این تعریف مجدد، و به ویژه برای کسانی که زودتر عزیزان خود را از دست داده اند، برخی از افراد انگیزه خواهند داشت – و این حق قانونی را خواهند داشت – در هر زمان که بخواهند به بدن انسانی خود پایان دهند تا به طور دائم به متاورس بپیوندند.
- این حق پایان دادن به زندگی فیزیکی احتمالاً تا زمانی که فرد به سن بلوغ جسمی از پیش تعریف شده نرسد محدود خواهد شد. بسیاری احتمالاً این روند را با مراسمی که توسط یک دین تکنو در آینده اداره می شود برگزار می کنند.
- دولت های آینده به دلایلی از این مهاجرت دسته جمعی به متاورس حمایت خواهند کرد. اولاً، این مهاجرت وسیله ای غیر اجباری برای کنترل جمعیت است. سیاستمداران آینده نیز کاربران مشتاق Metaverse خواهند بود. و تامین مالی و نگهداری از شبکه بین المللی متاورس در دنیای واقعی توسط رای دهندگان متاورس در حال رشد دائمی محافظت می شود که حقوق رای آنها حتی پس از مرگ فیزیکی آنها نیز حفظ خواهد شد.
این مهاجرت انبوه تا سال 2200 به پایان خواهد رسید، زمانی که اکثریت جمعیت جهان به عنوان موجودات فکری و انرژی در شبکه بین المللی متاورس وجود داشته باشند. این دنیای دیجیتال به اندازه تصورات جمعی میلیاردها انسانی که در آن تعامل دارند غنی و متنوع خواهد شد.
(در یک نکته احتیاطی، در حالی که ممکن است انسان ها این متاورس را هدایت کنند، پیچیدگی آن مستلزم مدیریت آن توسط یک یا چند هوش مصنوعی است. موفقیت این دنیای دیجیتال به رابطه ما با این موجودات مصنوعی جدید بستگی دارد. اما ما آن را پوشش خواهیم داد. در سری آینده هوش مصنوعی ما.)
اما این سوال باقی میماند که چه اتفاقی برای انسانهایی خواهد افتاد که از وجود متاورس منصرف شوند؟
نوع انسان منشعب می شود
به دلایل متعدد فرهنگی، ایدئولوژیک و مذهبی، اقلیت قابل توجهی از بشریت تصمیم می گیرند در ابتکار بین المللی متاورس شرکت نکنند. در عوض، آنها به شیوههای تکاملی شتابزده که در فصلهای قبلی توضیح داده شد، مانند ایجاد نوزادان طراح و تقویت بدن آنها با تواناییهای مافوق بشری، ادامه خواهند داد.
با گذشت زمان، این منجر به جمعیتی از انسانها میشود که از نظر فیزیکی به اوج خود رسیدهاند و کاملاً با محیط آینده زمین سازگار شدهاند. بسیاری از این جمعیت زندگی متواضعانه را در اوقات فراغت انتخاب میکنند، بیشتر آنها در محوطههای بزرگ مقیاس و بقیه در شهرستانهای منزوی. بسیاری از این راندهشدگان تصمیم میگیرند با آغاز سفرهای بین سیارهای و بینستارهای، جرقه ماجراجو/کاوشگر اجداد بشریت را بازپس بگیرند. برای این گروه دوم، تکامل فیزیکی ممکن است هنوز مرزهای جدیدی را ببیند.
ما مریخی می شویم
به طور خلاصه از سری Future of Space خود خارج می شویم، همچنین احساس می کنیم ذکر این نکته مهم است که ماجراجویی های آینده بشر در فضا نیز در تکامل آینده ما نقش خواهد داشت.
چیزی که ناسا اغلب به آن اشاره نمی کند یا در بیشتر نمایش های علمی تخیلی به طور دقیق ارائه نمی شود این است که سیارات مختلف در مقایسه با زمین دارای سطوح گرانش متفاوتی هستند. به عنوان مثال، گرانش ماه حدود 17 درصد گرانش زمین است - به همین دلیل است که در فرود اولیه ماه، تصاویری از فضانوردان در حال پرش روی سطح ماه به نمایش گذاشته شد. به همین ترتیب، گرانش در مریخ حدود 38 درصد گرانش زمین است. این بدان معناست که اگرچه فضانوردان آینده در اولین بازدید از مریخ به اطراف نمی پرند، اما به طور قابل توجهی سبک تر خواهند بود.
"چرا این همه مهم است؟" تو پرسیدی.
این مهم است زیرا فیزیولوژی انسان به گرانش زمین تکامل یافته است. همانطور که فضانوردان در ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) تجربه کردند، قرار گرفتن طولانیمدت در محیطهای کم گرانش یا بدون گرانش منجر به افزایش نرخ پوسیدگی استخوان و عضله میشود، مشابه افرادی که از پوکی استخوان رنج میبرند.
این بدان معناست که مأموریتهای طولانی، سپس پایگاهها، سپس مستعمرات در ماه یا مریخ، این مرزنشینهای فضایی آینده را مجبور میکنند تا یا دیوانههای ورزش کراس فیت یا معتادان استروئیدی شوند تا از آسیب طولانیمدت قرار گرفتن در معرض جاذبه کم بر بدنشان جلوگیری کنند. با این حال، تا زمانی که مستعمرات فضایی به یک امکان جدی تبدیل شوند، گزینه سومی نیز خواهیم داشت: مهندسی ژنتیکی نژاد جدیدی از انسان با فیزیولوژی متناسب با گرانش سیاراتی که در آنها متولد شدهاند.
اگر این اتفاق بیفتد، طی 1 تا 200 سال آینده شاهد ایجاد گونه کاملاً جدیدی از انسان خواهیم بود. برای در نظر گرفتن این موضوع، هزاران سال طول می کشد تا طبیعت یک گونه جدید را از یک گونه مشترک تکامل دهد جنس.
بنابراین دفعه بعد که به صحبتهای طرفداران اکتشاف فضایی در مورد تضمین بقای نژاد بشر از طریق استعمار جهانهای دیگر گوش میدهید، به یاد داشته باشید که آنها در مورد نوع نژاد بشری که بقای تضمین شده است، خیلی مشخص نیستند.
(اوه، و ما به تشعشعات شدیدی که فضانوردان در طول ماموریت های طولانی در فضا و مریخ در معرض آن خواهند بود اشاره نکردیم. Eesh.)
بن بست تکاملی ما؟
از اولین روزهای تکامل، زندگی به دنبال وسایل نقلیه بزرگتری برای محافظت و انتقال اطلاعات ژنتیکی خود به نسلهای متوالی بوده است.
برای نشان دادن این نکته، این را در نظر بگیرید به طور شگفت انگیزی رمان رشته فکری از محققان دانشگاه مک کواری: در طلوع تکامل، RNA توسط DNA مصرف می شد. DNA توسط سلول های فردی مصرف شد. سلول ها توسط موجودات پیچیده و چند سلولی مصرف می شدند. این موجودات توسط حیات گیاهی و جانوری پیچیده تر مصرف می شدند. در نهایت، آن دسته از حیواناتی که سیستم عصبی تکامل یافته بودند، توانستند آنهایی را که تکامل نمیدادند، کنترل و مصرف کنند. و حیوانی که پیچیده ترین سیستم عصبی همه را تکامل داد، انسان ها، از زبان منحصر به فرد خود به عنوان ابزاری برای انتقال غیرمستقیم اطلاعات ژنتیکی از نسلی به نسل دیگر استفاده کرد، ابزاری که همچنین به آنها اجازه داد تا به سرعت بر زنجیره غذایی تسلط پیدا کنند.
با این حال، با ظهور اینترنت، ما شاهد روزهای اولیه یک سیستم عصبی جهانی هستیم، سیستمی که اطلاعات را بدون زحمت و به صورت انبوه به اشتراک می گذارد. این یک سیستم عصبی است که مردم امروز هر سال بیشتر به آن وابسته می شوند. و همانطور که در بالا خواندیم، این یک سیستم عصبی است که در نهایت با ادغام آزادانه آگاهی خود در متاوره، ما را به طور کامل مصرف خواهد کرد.
کسانی که از این وجود متاورس منصرف می شوند، فرزندان خود را به یک بن بست تکاملی محکوم می کنند، در حالی که آنهایی که با آن ادغام می شوند، خطر گم شدن خود را در درون آن دارند. اینکه شما این را بهعنوان سرنوشتی افسردهکننده بدون برد برای نوع بشر میبینید یا پیروزی نبوغ انسانی در بهشت/زندگی پس از مرگ مصنوعی، تا حد زیادی به دیدگاه شما بستگی دارد.
خوشبختانه، کل این سناریو دو تا سه قرن پیش است، بنابراین حدس میزنم که زمان کافی برای تصمیمگیری برای خودتان داشته باشید.
سری آینده تکامل انسان
Future of Beauty: Future of Human Evolution P1
به روز رسانی برنامه ریزی شده بعدی برای این پیش بینی
مراجع پیش بینی
پیوندهای محبوب و سازمانی زیر برای این پیشبینی ارجاع داده شد:
پیوندهای Quantumrun زیر برای این پیش بینی ارجاع داده شدند: