ارتباط مغز به مغز: ابرقدرت بعدی انسان
ارتباط مغز به مغز: ابرقدرت بعدی انسان
یک ارتباط مغز به مغز که در آن می توانید دیگران را وادار کنید به آنچه شما فکر می کنید فکر کنند، یک طرح فکری.
اگر می توانستید یک ابرقدرت داشته باشید آن چه بود؟ پرواز از جایی به مکان دیگر، اجتناب از خطوط مخوف فرودگاه ممکن است جالب باشد. قدرت فوق العاده نیز ممکن است خوب باشد. شما می توانید ماشین ها را برای نجات مردم بلند کنید و از شما به عنوان یک قهرمان استقبال کنید. یا می توانید قدرت تله پاتی داشته باشید و هر فکر دیگری را بخوانید. برای خنده خوب است حدس می زنم. اما اگر به شما بگویم که دانشمندان در حال نزدیکتر شدن به توانایی انسان برای داشتن یک قدرت فوقالعاده: کنترل ذهن هستند، چه؟
ممکن است کمی در مورد کنترل ذهن بدانید، موضوعی که در سراسر دنیای علمی تخیلی رایج است. ما شاهد استفاده Vulcans از کنترل ذهن بوده ایم و این یکی از قابلیت های شگفت انگیز این نیرو است. برای قدردانی از کنترل ذهن، لازم نیست طرفدار Star Trek یا Star Wars باشید. حتی تعداد زیادی توطئه مرتبط با دولت شامل کنترل ذهن مانند MK-Ultra یا Chemtrails وجود داشته است. هر کس موضع خود را در مورد کنترل ذهن، منفی یا مثبت، دارد.
بنابراین، ممکن است فکر کنید، "چگونه این قدرت ها را دارم؟" دانشمندان اینترنتی با کمک یک اختراع باشکوه، رابط مغز به مغز را تکمیل کردند.
گام بعدی می تواند این باشد که به افراد دارای معلولیت شدید توانایی برقراری ارتباط با جهان را بدهیم.
ما قبلاً قدرت رابط مغز به کامپیوتر را ایجاد کردهایم که در آن افکار شما توسط یک حسگر شناسایی و خوانده میشوند. دنیای پروتزها نیز به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است، جایی که یک فرد قطع عضو می تواند بازوی رباتیک خود را با افکار کنترل کند. در هاروارد آزمایشی انجام شد که در آن یک انسان توانست موش را وادار کند دم خود را با ذهن خود حرکت دهد.
شانتل پرات، استادیار روانشناسی در مؤسسه یادگیری و علوم مغز UW می گوید: «رابط مغز و رایانه چیزی است که مردم برای مدت طولانی در مورد آن صحبت کرده اند. ما یک مغز را به پیچیده ترین کامپیوتری که هر کسی تا به حال مطالعه کرده است وصل کردیم و آن مغز دیگری است.
این دقیقا چه معنایی برای شما دارد؟
برای در نظر گرفتن این موضوع، مطمئن هستم که شما یکی دو لحظه را داشته اید که یک فکر شرم آور به ذهن شما خطور کرده است. چیزی شبیه این، «میدانم دونالد ترامپ ممکن است نامزد خوبی برای ریاستجمهوری باشد. استدلال های او ممکن است برای آنها اعتبار داشته باشد.» سپس بلافاصله دعا کنید که هیچ کس در مجاورت شما نتواند افکار را بخواند. خوب، چیزی شبیه به آن خواهد بود، به جز اینکه شما کنترل می کنید که دیگران کدام یک از افکار شما را می توانند بشنوند.
بنابراین نمیگویم که دنیایی با کنترل ذهنی کامل خواهیم داشت، اما علم یک قدم به این سمت نزدیکتر میشود. یک ارتباط مغز به مغز که در آن می توانید دیگران را وادار کنید به آنچه شما فکر می کنید فکر کنند، یک طرح فکری. ما به نقطهای رسیدهایم که انسان میتواند ماشین را وادار کند تا با امواج مغزی آنچه را که میخواهد انجام دهد، اما قدم بعدی در علم این است که بتواند با انسان دیگری در سطح مغز تا مغز ارتباط برقرار کند. ارتباط مغز با مغز نیز ایده ای دور از ذهن نیست، زیرا در موارد بی شماری انجام شده است. تحقیقات منتشر شده در Plos One موفقیت چنین آزمایشاتی را نشان می دهد.
آلوارو پاسکوال-لئونه، رهبر یکی از آزمایشهای مغز به مغز، مدیر مرکز برنسون-آلن برای تحریک غیرتهاجمی مغز در مرکز پزشکی Beth Israel Deaconess (BIDMC) و پروفسور نورولوژی در دانشکده پزشکی هاروارد میگوید: ما میخواستیم بفهمیم که آیا میتوان با خواندن فعالیتهای مغزی یک نفر و تزریق فعالیت مغز به شخص دوم، مستقیماً بین دو نفر ارتباط برقرار کرد و این کار را در فواصل فیزیکی زیاد با استفاده از مسیرهای ارتباطی موجود انجام داد.»
اکنون، ممکن است دو نفر را تصور کنید که در نقاط مختلف جهان ایستادهاند، یکی فکر میکند، "تو میخواهی رئیس جمهور را ترور کنی، جوان ساده، همانطور که من میگویم عمل کن." سپس مرد دیگری چنگال خود را رها می کند، از شام خانواده اش بلند می شود و به بیرون می رود تا وظایف را کامل کند. خانواده او در حالی که مرد خانه در سفری ناگفته سرگردان است، در تعجب نشسته اند. خوب، جای نگرانی نیست زیرا علم با آن مرحله از بازی فاصله دارد. در وضعیت فعلی ارتباط مغز به مغز، برای کار کردن باید به دو دستگاه متصل باشید. Pascual-Leone توضیح می دهد: "با استفاده از فناوری های عصبی دقیق پیشرفته از جمله EEG بی سیم و TMS روباتیک، ما قادر به انتقال مستقیم و غیرتهاجمی یک فکر از فردی به فرد دیگر، بدون نیاز به صحبت یا نوشتن بودیم."
بنابراین، به زبان ساده، دستگاه EEG به «فرستنده» این افکار متصل می شود و امواج مغزی را ضبط می کند و TMS به «گیرنده» متصل می شود و اطلاعات را به مغز می رساند.
به عنوان مثال، راجش رائو و آندره استوکو، محققین دانشگاه واشنگتن، آزمایش موفقیت آمیزی را انجام دادند که در آن رائو توانست حرکات استوکو را با ذهن خود کنترل کند. این دو محقق در دو اتاق مختلف قرار گرفتند و هیچ تماس یا توانایی دیدن آنچه دیگری انجام میداد نداشتند. Rao، متصل به EEG، و Stocco، متصل به TMS. در این آزمایش رائو با ذهن خود یک بازی ویدیویی انجام داد. وقتی رائو می خواست دکمه "آتش" را در ذهنش بزند، افکار را از طریق EEG ارسال کرد. هنگامی که گیرنده Stocco فکر کرد انگشت دست راستش دکمه فیزیکی "آتش" روی صفحه کلیدش را زد.