وقتی هوش مصنوعی در میان ما است: بررسی Ex Machina

وقتی هوش مصنوعی در میان ما است: بررسی Ex Machina
اعتبار تصویر:  

وقتی هوش مصنوعی در میان ما است: بررسی Ex Machina

    • نام نویسنده
      کاترین دی
    • نویسنده توییتر هندل
      @Quantumrun

    داستان کامل (فقط از دکمه «جای‌گذاری از ورد» برای کپی و جای‌گذاری ایمن متن از یک سند Word استفاده کنید)

    ex machina دوری (2015، کارگردان الکس گارلند) یک فیلم عمیقاً فلسفی است که دغدغه اصلی آن این است که آیا هوش مصنوعی (هوش مصنوعی) می تواند واقعاً انسان باشد یا خیر. این فیلم اساساً یک آزمون تورینگ است که سعی می‌کند ارزیابی کند که آیا ماشین‌ها می‌توانند کاری را انجام دهند که یک انسان، یک موجود متفکر، می‌تواند انجام دهد. ولی ex machina دوری فراتر از آزمایش شرکت کنندگان خود از طریق مکالمات به زبان طبیعی، با تنظیم داستان خود در فضایی کلاستروفوبیک به دور از جامعه عادی است. برنامه نویس کالب اسمیت برنده یک بازدید یک هفته ای از خانه منزوی مدیر عامل شرکتش، ناتان بیتمن، شد و در آزمایشی برای آزمایش ربات انسان نما ناتان، آوا، شرکت کرد. شرکت ناتان Bluebook است، معادل گوگل در دنیای فیلم، و Ava نشان دهنده نقطه اوج منطقی تمام پیشرفت های فعلی آن در تحقیقات هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی است.

    آزمون تورینگ

    در اوایل فیلم، مشخص می‌شود که آوا می‌تواند با کالب گفتگوهای عادی داشته باشد. آوا حتی می تواند با او شوخی کند و پاسخ های او را به چالش بکشد و به راحتی او را مجذوب خود کند. اما با گذشت ساعات در پناهگاه زیباشناختی ناتان، کالب مشاهداتی انجام می دهد که شک او را برمی انگیزد و آوا به او نشان می دهد که نمی توان به ناتان اعتماد کرد. در حالی که کالب در ابتدا به ناتان می‌گوید که ایجاد یک ماشین آگاه او را در «تاریخ خدایان» قرار می‌دهد، پیامدهای وهم‌آور و نگران‌کننده آن برای او ظاهر می‌شود. چرا انجام داد ناتان آوا را بسازد؟

    دستیار خارجی ساکت و مطیع ناتان، کیوکو، به عنوان فویل برای آوا عمل می کند. فقدان توانایی زبانی او به او اجازه نمی دهد که اتاق دیگری جز تسلیم باشد، با تمایل او برای خدمت به ناتان با هر عنوانی که ظاهراً برای او برنامه ریزی شده است زیرا هیچ راهی برای خروج وجود ندارد. در حالی که او حتی نیازهای جنسی نیتان را برآورده می کند، بدون زبان، فاصله عاطفی نیز نمی تواند شکسته شود.

    این برعکس تعامل کالب با آوا است. دوستی بین آنها به سرعت شکل می گیرد. آوا می‌تواند از زیبایی‌شناسی و تمایلات جنسی برای جذب کالب استفاده کند (اگرچه او این دانش را از تاریخچه جستجوی پورن کالب گرفته است). همچنین طولی نمی کشد که آوا فاش می کند که به موقعیت و محیط خود فکر می کند. شاید آموزش دیده شدن برای استدلال و پردازش محرک های بیرونی از طریق زبان به او کمک کرد تا توانایی فراشناخت و تفکر وجودی را به دست آورد.

    شخصیت آوا نشان می دهد که اوج هوش مصنوعی ممکن است انگیزه رهایی از انقیاد، تجربه جهان و عمل به خواسته ها و خواسته های او باشد. به قول خودش، توانایی "ایستادن آزادانه در یک تقاطع ترافیک" و داشتن "نگرش در حال تغییر به زندگی انسان".

    انسانیت هوش مصنوعی

    این منجر به اصل موضوع می شود - آیا هوش مصنوعی واقعاً می تواند انسان باشد؟ به نظر می‌رسد که خواسته‌های آوا با خواسته‌های یک انسان تفاوتی ندارد، به‌ویژه آرزویی که تمام عمر خود را در انزوا گذرانده است تا به هدف اربابش خدمت کند و در عین حال با داده‌های دنیای بیرون نیز آموزش دیده است. مفهوم این امر این است که با ظهور یک انگیزه، انگیزه دستیابی به هدف به هر قیمتی، حتی به هزینه دیگران نیز وجود دارد.

    با بازگشت به انگیزه‌های خود ناتان برای ایجاد آوا و دیگر نمونه‌های اولیه هوش مصنوعی او به‌علاوه مهندسی آزمایش تورینگ و درگیر شدن با خدمات کالب، ممکن است به نظر برسد که ناتان یک برنامه‌ریز ارشد است که از دیگران برای اهداف خود استفاده می‌کند، هر چه که باشند. او می تواند صداقت و حسن نیت را تظاهر کند. اما چیزی که واقعا آوا را در مسیر آزادی و انسانیت قرار می دهد، همین چیزهاست، به قیمت قربانی کردن کالب. بنابراین فیلم با پیش‌گویی از معنای واقعی هوش مصنوعی برای آینده به پایان می‌رسد. 

    گزينه ها
    دسته بندی
    گزينه ها
    زمینه موضوع

    جدول زمانی آینده