آینده مالیات: آینده اقتصاد P7
آینده مالیات: آینده اقتصاد P7
آیا ما فردگرا هستیم یا جمع گرا؟ آیا می خواهیم صدایمان با رای ما شنیده شود یا با جیب ما؟ آیا مؤسسات ما باید به همه خدمات بدهند یا به کسانی که برای آنها هزینه کرده اند خدمت کنند؟ اینکه چقدر مالیات می دهیم و برای چه چیزی آن دلارهای مالیاتی را اعمال می کنیم، چیزهای زیادی در مورد جوامعی که در آن زندگی می کنیم، می گوید. مالیات ها بازتابی از ارزش های ما هستند.
علاوه بر این، مالیات در زمان گیر نکرده است. آنها کوچک می شوند و رشد می کنند. آنها به دنیا می آیند و کشته می شوند. آنها خبر را می سازند و از آن شکل می گیرند. محل زندگی و نحوه زندگی ما اغلب بر اساس مالیات های روز شکل می گیرد، و با این حال آنها اغلب نامرئی می مانند و در دید آشکار و در عین حال زیر بینی ما عمل می کنند.
در این فصل از سری آینده اقتصاد، چگونگی تأثیر روندهای آینده را بر نحوه تصمیم گیری دولت های آینده برای شکل دادن به سیاست های مالیاتی آینده بررسی خواهیم کرد. و در حالی که این درست است که صحبت کردن در مورد مالیات ممکن است باعث شود برخی از نزدیکترین فنجان قهوه خود را به دست بیاورند، اما بدانید که آنچه میخواهید بخوانید تاثیر قابلتوجهی بر زندگی شما در دهههای آینده خواهد داشت.
(توجه سریع: برای سادگی، این فصل بر مالیات کشورهای توسعه یافته و دموکراتیک تمرکز می کند که درآمد آنها عمدتاً از درآمد و مالیات تأمین اجتماعی تأمین می شود. همچنین، این دو مالیات به تنهایی اغلب 50 تا 60 درصد از درآمد مالیاتی را تشکیل می دهند. متوسط، کشور توسعه یافته.)
بنابراین، قبل از اینکه به بررسی آینده مالیاتها بپردازیم، اجازه دهید با مروری بر برخی از روندهایی که تأثیر بزرگی بر مالیاتها به طور کلی در دهههای آینده خواهند داشت، شروع کنیم.
افراد در سن کار کمتر مالیات بر درآمد ایجاد می کنند
ما این نکته را در فصل قبلی، و همچنین در ما آینده جمعیت انسانی طبق این گزارش، رشد جمعیت در اکثر کشورهای توسعه یافته رو به کاهش است و میانگین سنی در این کشورها قرار است به سالمندی تبدیل شود. با فرض اینکه درمانهای افزایش سن در 20 سال آینده در سطح جهانی گسترده نشده و ارزان نمیشوند، این روندهای جمعیتی میتواند منجر به بازنشستگی درصد قابل توجهی از نیروی کار جهان توسعهیافته شود.
از منظر اقتصاد کلان، این بدان معناست که یک کشور متوسط توسعه یافته شاهد کاهش در درآمد کل و وجوه مالیاتی تامین اجتماعی خواهد بود. در همین حال، با کاهش درآمدهای دولت، کشورها شاهد افزایش همزمان هزینه های رفاه اجتماعی از طریق برداشتن مستمری سالمندان و هزینه های مراقبت های بهداشتی سالمندان خواهند بود.
اساساً تعداد افراد سالخوردهای که پولهای رفاه اجتماعی را خرج میکنند بیشتر از کارگران جوانی هستند که با دلارهای مالیاتی خود به سیستم پرداخت میکنند.
افراد شاغل کمتری که مالیات بر درآمد ایجاد می کنند
مشابه نکته بالا، و به تفصیل در آن توضیح داده شده است فصل سه در این سری، سرعت فزاینده اتوماسیون باعث خواهد شد که تعداد فزایندهای از جمعیت در سن کار از نظر فناوری جابجا شوند. به عبارت دیگر، درصد فزاینده ای از افراد در سن کار از نظر اقتصادی بی فایده خواهند شد زیرا روبات ها و هوش مصنوعی (AI) بخش بزرگتری از کار موجود را از طریق اتوماسیون به دست می گیرند.
و از آنجایی که ثروت در دستان کمتری متمرکز می شود و هر چه تعداد بیشتری از افراد به سمت کار نیمه وقت و اقتصادی سوق داده می شوند، کل درآمد و صندوق های مالیاتی تامین اجتماعی که دولت ها می توانند جمع آوری کنند، بسیار کاهش می یابد.
البته، اگرچه ممکن است وسوسه انگیز باشد که باور کنیم در این تاریخ آینده مالیات سنگین تری از ثروتمندان خواهیم گرفت، واقعیت صریح سیاست مدرن و آینده این است که ثروتمندان به خرید نفوذ سیاسی کافی برای پایین نگه داشتن مالیات بر روی خود ادامه خواهند داد. درآمد
کاهش مالیات شرکت ها
بنابراین چه به دلیل کهولت سن و چه به دلیل منسوخ شدن فناوری، در آینده شاهد پرداخت مالیات بر درآمد و تامین اجتماعی کمتری نسبت به معمول امروزی خواهیم بود. در چنین سناریویی، ممکن است به درستی تصور شود که دولتها سعی میکنند این کسری را با اعمال مالیات سنگینتر بر درآمد شرکتها جبران کنند. اما در اینجا نیز، یک واقعیت سرد این گزینه را نیز از کار خواهد بست.
از اواخر دهه 1980، شرکتهای چندملیتی قدرت خود را در مقایسه با کشورهایی که میزبان آنها هستند، به طور قابل توجهی افزایش یافتهاند. شرکت ها می توانند دفتر مرکزی و حتی کل عملیات فیزیکی خود را از کشوری به کشور دیگر منتقل کنند تا به دنبال سود و عملیات کارآمد باشند که سهامداران آنها را تحت فشار قرار می دهند تا آنها را به صورت فصلی دنبال کنند. بدیهی است که این امر در مورد مالیات نیز صدق می کند. یک مثال ساده اپل، یک شرکت آمریکایی است، که بسیاری از پول نقد خود را در خارج از کشور ذخیره میکند تا از نرخهای مالیات شرکتی بالایی که در غیر این صورت شرکت اجازه میداد از آن پول نقد در داخل مالیات گرفته شود، اجتناب کند.
در آینده، این مشکل فرار مالیاتی بدتر خواهد شد. مشاغل واقعی انسانی چنان تقاضای داغی خواهند داشت که کشورها به شدت با یکدیگر رقابت خواهند کرد تا شرکتها را برای باز کردن دفاتر و کارخانههای زیر خاک خود فریب دهند. این رقابت در سطح کشور منجر به کاهش قابل توجه نرخ مالیات شرکت ها، یارانه های سخاوتمندانه و مقررات ملایم خواهد شد.
در همین حال، برای کسبوکارهای کوچک - که بهطور سنتی بزرگترین منبع مشاغل جدید و خانگی هستند، دولتها سرمایهگذاری هنگفتی را انجام خواهند داد تا راهاندازی یک کسبوکار آسانتر و از نظر مالی ریسک کمتری داشته باشد. این به معنای کاهش مالیات بر مشاغل کوچک و خدمات دولتی بهتر برای مشاغل کوچک و نرخ های تامین مالی تحت حمایت دولت است.
اینکه آیا همه این مشوقها واقعاً برای کاهش نرخ بیکاری بالای فردا که مبتنی بر اتوماسیون است کار میکنند، باید دید. اما اگر محافظهکارانه فکر کنیم، اگر همه این معافیتهای مالیاتی شرکتها و یارانهها به نتیجه نرسند، دولتها را در موقعیت نسبتاً مضحکی قرار میدهد.
تأمین مالی برنامه های رفاه اجتماعی برای حفظ ثبات اجتماعی
خوب، ما می دانیم که حدود 60 درصد از درآمد دولت از مالیات بر درآمد و تامین اجتماعی حاصل می شود، و اکنون همچنین می دانیم که دولت ها شاهد کاهش قابل توجه درآمد خواهند بود زیرا افراد کمتر و شرکت های کمتری این نوع مالیات ها را پرداخت می کنند. سپس این سؤال پیش میآید: دولتها چگونه میتوانند هزینههای مالی برنامههای رفاه اجتماعی و هزینههای خود را در آینده تامین کنند؟
به همان اندازه که محافظهکاران و آزادیخواهان دوست دارند علیه آنها سرزنش کنند، خدماتی که توسط دولت تأمین میشود و شبکه ایمنی جمعی رفاه اجتماعی ما را در برابر ویرانی فلجکننده اقتصادی، زوال اجتماعی و انزوای فردی محافظت میکنند. مهمتر از آن، تاریخ مملو از مثالهایی است که در آن دولتهایی که برای تامین خدمات اولیه تلاش میکنند مدت کوتاهی پس از آن به حکومت استبدادی فرو میروند (ونزوئلا، از سال 2017)، وارد جنگ داخلی (سوریه، از سال 2011) میشوند یا به طور کامل سقوط میکنند (سومالی، از سال 1991).
چیزی برای دادن است. و اگر دولتهای آینده ببینند درآمد مالیات بر درآمدشان رو به کاهش است، اصلاحات مالیاتی گسترده (و امیدواریم نوآورانه) اجتنابناپذیر خواهد بود. از نقطه نظر کوانتوم ران، این اصلاحات آینده از طریق چهار رویکرد کلی آشکار خواهند شد.
افزایش جمع آوری مالیات برای مبارزه با فرار مالیاتی
اولین رویکرد برای جمعآوری درآمد مالیاتی بیشتر، صرفاً انجام کار بهتر جمعآوری مالیات است. سالانه میلیاردها دلار به دلیل فرار مالیاتی از دست می رود. این فرار در مقیاس کوچک در میان افراد کم درآمد اتفاق می افتد، که اغلب به دلیل اظهارنامه های مالیاتی نادرست ارائه شده توسط فرم های مالیاتی بسیار پیچیده است، اما به طور قابل توجهی در میان افراد و شرکت های با درآمد بالاتر که ابزاری برای پناه دادن به پول در خارج از کشور یا از طریق معاملات تجاری پنهان دارند، اتفاق می افتد.
افشای بیش از 2016 میلیون پرونده مالی و حقوقی در سال 11.5 در آنچه مطبوعات به نام پاناما مقالات شبکه گسترده شرکت های پوسته فراساحلی را نشان داد که از آنها برای پنهان کردن درآمد خود از مالیات استفاده می کنند. به همین ترتیب، گزارشی توسط آکسفام دریافتند که 50 شرکت بزرگ ایالات متحده تقریباً 1.3 تریلیون دلار را در خارج از ایالات متحده نگه می دارند تا از پرداخت مالیات بر درآمد شرکت های داخلی خودداری کنند (در این مورد، آنها این کار را به صورت قانونی انجام می دهند). و اگر اجتناب مالیاتی برای مدت طولانی کنترل نشود، حتی می تواند در سطح اجتماعی عادی شود، همانطور که در کشورهایی مانند ایتالیا مشاهده می شود که تقریبا 30 درصد از جمعیت به نحوی فعالانه در مالیات های خود تقلب می کنند.
چالش مزمن در اجرای انطباق مالیاتی این است که میزان وجوه پنهان شده و تعداد افرادی که این وجوه را پنهان میکنند، همیشه آنچه را که اکثر ادارات مالیاتی ملی میتوانند به طور مؤثر بررسی کنند، کمتر میکند. فقط به اندازه کافی جمع کننده مالیات دولتی وجود ندارد که بتواند به همه تقلب ها رسیدگی کند. بدتر از آن، تحقیر گسترده عمومی نسبت به جمعآوران مالیات، و بودجه محدود ادارات مالیاتی توسط سیاستمداران، دقیقاً باعث جذب سیل هزارهها به حرفه جمعآوری مالیات نمیشود.
خوشبختانه، افراد خوبی که آن را در اداره مالیات محلی شما حذف می کنند، به طور فزاینده ای در ابزارهایی که برای دستگیری موثرتر کلاهبرداری های مالیاتی استفاده می کنند، خلاق می شوند. نمونه های اولیه در مرحله آزمایش شامل تاکتیک های ساده تا ترسناک است، مانند:
فرارهای مالیاتی پستی به آنها اطلاع می دهد که آنها در اقلیت بسیار کمی از افرادی هستند که مالیات خود را پرداخت نکرده اند - یک ترفند روانشناختی آمیخته با اقتصاد رفتاری که باعث می شود فرارکنندگان مالیاتی احساس کنند که در اقلیت هستند، نه به ترفندی که دیده می شود. موفقیت قابل توجهی در بریتانیا
نظارت بر فروش کالاهای لوکس توسط افراد در سراسر کشور و مقایسه این خریدها با اظهارنامه مالیاتی رسمی افراد برای شناسایی درآمد ماهی - تاکتیکی که در ایتالیا شروع به کار معجزه می کند.
نظارت بر رسانههای اجتماعی افراد مشهور یا بانفوذ مردم و مقایسه ثروتی که آنها به رخ میکشند با اظهارنامههای مالیاتی رسمی افراد گفته شده - تاکتیکی که در مالزی به موفقیت بزرگی حتی علیه مانی پاکیائو استفاده میشود.
مجبور کردن بانکها به اطلاع آژانسهای مالیاتی هر زمان که شخصی انتقال الکترونیکی به ارزش 10,000 دلار یا بیشتر در خارج از کشور انجام میدهد - این سیاست به آژانس درآمد کانادا کمک کرده است تا فرار مالیاتی خارج از کشور را سرکوب کند.
استفاده از هوش مصنوعی توسط ابررایانههای دولتی برای تجزیه و تحلیل دادههای مالیاتی برای بهبود تشخیص عدم انطباق - پس از تکمیل، کمبود نیروی انسانی دیگر توانایی سازمانهای مالیاتی را برای شناسایی و حتی پیشبینی فرار مالیاتی در میان مردم و شرکتها محدود نخواهد کرد. ، صرف نظر از درآمد
در نهایت، در سالهای آینده، اگر دولتهای منتخب با چالشهای مالی شدید مواجه شوند، این احتمال وجود دارد که سیاستمداران افراطی یا پوپولیست به قدرت برسند که تصمیم به تغییر قوانین یا جرم انگاری فرار مالیاتی شرکتها بگیرند و تا آنجا پیش بروند که داراییها را ضبط کنند یا زندانی کنند. مدیران شرکت ها تا زمانی که پول های خارج از کشور به خاک اصلی شرکت بازگردانده شود.
دور شدن از وابستگی مالیات بر درآمد به مالیات بر مصرف و سرمایه گذاری
رویکرد دیگر برای بهبود جمعآوری مالیات، سادهسازی مالیات تا حدی است که پرداخت مالیات بدون زحمت و اثبات ساختگی میشود. از آنجایی که مقدار درآمدهای مالیات بر درآمد شروع به کاهش می کند، برخی از دولت ها با حذف کلی مالیات بر درآمد افراد، یا حداقل حذف آن برای همه به جز آن ثروت شدید، آزمایش می کنند.
برای جبران این کسری درآمد، دولت ها تمرکز خود را بر مالیات بر مصرف آغاز خواهند کرد. اجاره، حملونقل، کالاها، خدمات، هزینههای اساسی زندگی هرگز غیرقابلقبول نمیشوند، هم به این دلیل که فناوری همه این موارد اولیه را سال به سال ارزانتر میکند و هم به این دلیل که دولتها ترجیح میدهند برای چنین نیازهایی یارانه بدهند تا اینکه پیامدهای سیاسی را به خطر بیندازند. بخش قابل توجهی از جمعیت آنها در فقر مطلق قرار دارند. دلیل دوم این است که چرا بسیاری از دولت ها در حال حاضر در حال آزمایش با آن هستند درآمد پایه جهانی (UBI) که در فصل پنجم به آن پرداختیم.
این بدان معناست که دولتهایی که قبلاً این کار را نکردهاند، مالیات فروش استانی/ایالتی یا فدرال را تعیین خواهند کرد. و کشورهایی که قبلاً چنین مالیاتهایی وضع کردهاند، ممکن است تصمیم بگیرند که چنین مالیاتهایی را تا حد معقولی افزایش دهند که از دست دادن درآمدهای مالیات بر درآمد را جبران کند.
یکی از عوارض جانبی قابل پیش بینی این فشار سخت به سمت مالیات بر مصرف، افزایش کالاهای بازار سیاه و معاملات مبتنی بر پول نقد است. بیایید با آن روبرو شویم، همه یک معامله را دوست دارند، به خصوص معامله بدون مالیات.
برای مبارزه با این، دولتها در سراسر جهان روند کشتن پول نقد را آغاز خواهند کرد. دلیل آن واضح است، تراکنش های دیجیتال همیشه رکوردی را به جا می گذارند که می توان آن را ردیابی کرد و در نهایت مالیات گرفت. بخشی از مردم به دلایلی در مورد حفظ حریم خصوصی و آزادی با این اقدام برای دیجیتالی کردن ارز مبارزه خواهند کرد، اما در نهایت دولت در این نبرد آینده پیروز خواهد شد، به طور خصوصی زیرا به شدت به پول نیاز دارند و به طور عمومی به این دلیل که می گویند به آنها کمک خواهد کرد. نظارت و کاهش معاملات مربوط به فعالیت های جنایی و تروریستی. (نظریه پردازان توطئه، نظر خود را آزادانه بیان کنند.)
مالیات جدید
در دهههای آینده، دولتها مالیاتهای جدیدی را برای رفع کمبودهای بودجهای که به شرایط خاص آنها مربوط میشود، اعمال خواهند کرد. این مالیاتهای جدید به اشکال مختلفی ارائه میشوند، اما چند مورد که ذکر آنها در اینجا ضروری است عبارتند از:
مالیات کربن. از قضا، این تغییر به سمت مالیات بر مصرف ممکن است باعث اتخاذ مالیات بر کربن شود که محافظه کاران اغلب با آن مخالف بوده اند. می توانید مرور کلی ما در مورد اینکه مالیات کربن چیست و آن چیست را بخوانید مزایا به طور کامل در اینجا. برای این بحث، ما به طور خلاصه می گوییم که احتمالاً به جای مالیات بر فروش ملی، نه در بالای آن، مالیات بر کربن وضع می شود تا مقبولیت عمومی گسترده ای حاصل شود. علاوه بر این، دلیل اصلی اتخاذ آن (به غیر از مزایای مختلف زیست محیطی) این است که یک سیاست حمایتی است.
اگر دولتها به شدت به مالیاتهای مصرف وابسته باشند، آنگاه به آنها انگیزه داده میشود تا اطمینان حاصل کنند که اکثریت قریب به اتفاق هزینههای عمومی در داخل کشور انجام میشود، که در حالت ایدهآل صرف کسبوکارهای محلی و شرکتهای مستقر در کشور میشود. دولتها میخواهند به جای خروج از کشور، پول بیشتری را در داخل کشور در گردش نگه دارند، به خصوص اگر بیشتر هزینههای آتی مردم از یک UBI باشد.
بنابراین دولت ها با ایجاد مالیات کربن، تعرفه ای را در پوشش سیاست حفاظت از محیط زیست ایجاد خواهند کرد. در مورد آن فکر کنید: با مالیات بالغ بر کربن، همه کالاها و خدمات غیر داخلی بیش از کالاها و خدمات داخلی هزینه خواهند داشت، زیرا از نظر فنی، کربن بیشتری برای حمل کالا به خارج از کشور صرف می شود تا زمانی که کالای مذکور در داخل تولید و فروخته شود. به عبارت دیگر، مالیات کربن آینده به عنوان یک مالیات میهن پرستانه تغییر نام خواهد داد، شبیه به شعار پرزیدنت ترامپ «آمریکایی بخر».
مالیات بر درآمد سرمایه گذاری. اگر دولتها برای ایجاد انگیزه در ایجاد شغل داخلی، گامی اضافی برای کاهش مالیات بر درآمد شرکتها یا حذف مستقیم آنها بردارند، این شرکتها ممکن است تحت فشار سرمایهگذاران فزایندهای برای عرضه اولیه عمومی سهام یا پرداخت سود سهام به سرمایهگذاران فردی قرار بگیرند که خود احتمالاً شاهد آن هستند. کاهش یا کاهش مالیات بر درآمد و بسته به کشور و سلامت نسبی اقتصادی آن در میان عصر اتوماسیون، شانس خوبی وجود دارد که درآمد حاصل از این سرمایه گذاری ها و سایر سرمایه گذاری های بورس با افزایش مالیات مواجه شود.
مالیات بر املاک. مالیات دیگری که ممکن است به ویژه در آینده ای پر از دولت های پوپولیستی برجسته شود، مالیات بر دارایی (ارث) است. اگر تقسیم ثروت به حدی شدید شود که تقسیمات طبقاتی ریشهدار شبیه به اشراف قدیم شود، در آن صورت مالیات بر دارایی بزرگتر ابزار مؤثری برای توزیع مجدد ثروت خواهد بود. بسته به کشور و شدت تقسیم ثروت، احتمالاً طرحهای توزیع مجدد ثروت بیشتر در نظر گرفته میشود.
ربات های مالیاتی باز هم، بسته به اینکه رهبران پوپولیستی افراطی آینده چقدر هستند، میتوانیم شاهد اجرای مالیات بر استفاده از رباتها و هوش مصنوعی در طبقه کارخانه یا دفتر باشیم. در حالی که این سیاست Luddite تأثیر کمی بر کاهش سرعت تخریب مشاغل خواهد داشت، این فرصتی برای دولت ها است تا درآمد مالیاتی را جمع آوری کنند که می تواند برای تأمین مالی یک UBI ملی و همچنین سایر برنامه های رفاه اجتماعی برای افراد کم کار یا بیکار استفاده شود.
به طور کلی به مالیات کمتری نیاز دارید؟
در نهایت، یک نکته نادیده گرفته شده که اغلب نادیده گرفته می شود، اما در فصل اول این مجموعه به آن اشاره شد، این است که دولت ها در دهه های آینده ممکن است متوجه شوند که در واقع به درآمد مالیاتی کمتری برای فعالیت نسبت به امروز نیاز دارند.
توجه داشته باشید که روندهای اتوماسیون یکسانی که بر محیطهای کاری مدرن تأثیر میگذارد، بر مؤسسات دولتی نیز تأثیر میگذارد و به آنها اجازه میدهد تا تعداد کارمندان دولتی مورد نیاز برای ارائه همان سطح یا حتی سطح بالاتر خدمات دولتی را کاهش دهند. زمانی که این اتفاق بیفتد، اندازه دولت کاهش می یابد و هزینه های قابل توجه آن نیز کاهش می یابد.
به طور مشابه، وقتی وارد چیزی میشویم که بسیاری از پیشبینیکنندگان آن را عصر فراوانی (دهه 2050) مینامند، جایی که روباتها و هوش مصنوعی آنقدر تولید میکنند که هزینه همه چیز را از بین میبرند. این امر همچنین هزینه های زندگی را برای افراد عادی کاهش می دهد و هزینه های دولت های جهان را برای تأمین مالی UBI برای جمعیت آن ارزان تر و ارزان تر می کند.
به طور کلی، آینده مالیات ها در جایی است که همه سهم منصفانه خود را می پردازند، اما همچنین آینده ای است که در آن سهم منصفانه همه ممکن است در نهایت کاهش یابد. در این سناریوی آینده، ماهیت سرمایهداری شروع به شکلگیری جدید میکند، موضوعی که در فصل پایانی این مجموعه بیشتر بررسی میکنیم.
سری آینده اقتصاد
نابرابری شدید ثروت نشانه بی ثباتی اقتصاد جهانی است: آینده اقتصاد P1
سومین انقلاب صنعتی که باعث شیوع تورم شد: آینده اقتصاد P2
اتوماسیون برون سپاری جدید است: آینده اقتصاد P3
سیستم اقتصادی آینده برای فروپاشی کشورهای در حال توسعه: آینده اقتصاد P4
درآمد پایه جهانی بیکاری انبوه را درمان می کند: آینده اقتصاد P5
درمان های افزایش عمر برای ثبات اقتصادهای جهان: آینده اقتصاد P6
به روز رسانی برنامه ریزی شده بعدی برای این پیش بینی
مراجع پیش بینی
پیوندهای محبوب و سازمانی زیر برای این پیشبینی ارجاع داده شد:
پیوندهای Quantumrun زیر برای این پیش بینی ارجاع داده شدند: