تهدید واقعی والدین در رسانه های اجتماعی
تهدید واقعی والدین در رسانه های اجتماعی
والدین بسیار شبیه غواصی در اطراف دیواره بزرگ مرجانی است. نفس عمیقی می کشی، با سر به دنیایی شیرجه می زنی که فکر می کردی می دانی می فهمی. به محض اینکه زیر بار رفتید، مشخص می شود که مطمئناً آن چیزی نیست که به نظر می رسید.
گاهی اوقات چیزی واقعا نفس گیر و جادویی می بینید. در مواقع دیگر، با چیزی هولناک مانند لاک پشت دریایی که در حلقه شش بسته گرفتار شده، مواجه می شوید. در هر صورت، در پایان سفر، شما خسته و بند آمده اید، اما می دانید که ارزش وقت گذاشتن را داشت.
اکثر مردم موافقند که همیشه مشکلات جدیدی وجود دارد که هر نسل از والدین هنگام تربیت فرزند با آن مواجه می شوند. امروزه، یک مانع جدید برای والدین وجود دارد، اگر بخواهید یک حلقه جدید شش پک. این مشکل جدید در افق خود والدین هستند.
به اندازه کافی عجیب، این تهدید جدید متوجه کودکان پدران بدسرپرست یا مادران بیش از حد محافظت کننده نیست. این تهدید در واقع از اقدامات قبلی والدین ناشی می شود: از وبلاگ ها، حساب های توییتر و پست های فیس بوک خود والدین. کودکان در حال حاضر و در آینده می توانند ردپای اینترنتی بسیار واقعی را که والدین خود به جا گذاشته اند، پیدا کنند، که می تواند باعث دردسر شود.
چه به شکل بچه هایی باشد که سعی می کنند از شیرین کاری پدرشان تقلید کنند یا یک کامنت غیرمجاز که در فیس بوک مادرشان دیده اند را تکرار می کنند، بچه ها کارهایی را که در فیس بوک دیده اند تکرار می کنند. بدون مداخله بزرگسالان، این تکرار فقط بدتر می شود.
جای تعجب نیست که در حال حاضر والدینی وجود دارند که سعی می کنند از طریق استراتژی ها و رویکردهای مختلف با اثرات منفی والدین آنلاین مبارزه کنند. برخی از والدین میخواهند آموزش دهند، برخی میخواهند شبکههای اجتماعی را به طور کلی قطع کنند، اما وجه مشترک این افراد این است که از فرزندان خود محافظت کنند.
زندگی بدون اینترنت
یک زن راهی برای مقابله با این مانع دارد: از آن اجتناب کنید. ایده جسیکا براون تقلید زمانی بدون شبکه های اجتماعی است. این ممکن است در ابتدا دیوانه کننده به نظر برسد تا زمانی که او از دیدگاه خود دفاع کند.
ممکن است برای برخی شوککننده باشد، اما براون فکر میکند که بسیاری از والدین نتوانستهاند با تغییر چشمانداز اینترنت همراه شوند و بسیاری از بچهها میدانند والدینشان واقعا چه کسانی هستند. او میداند که بچهها همیشه از بزرگسالان تقلید میکنند، بهخصوص اگر رفتار یک بزرگسال شرمآور یا احمقانه باشد. پاسخ ساده برای اینکه بچه ها متوجه اقدامات شرم آور یا اغلب بی پروا والدین نشوند، قطع اینترنت است.
براون می خواهد به زمانی برگردد که پسرش به رسانه های اجتماعی دسترسی نخواهد داشت. او احساس می کند که اینترنت و بسیاری از راه های ارتباطی ما نحوه برخورد والدین با فرزندان و تعامل آنها را تغییر داده است. من میخواهم فرزندم شخصاً با بچههای دیگر و خودم ارتباط برقرار کند، نه با پیامهای فیسبوک.»
او معتقد است که بسیاری از والدین دوست فیسبوک با فرزندانشان غیرقابل قبول است. من میخواهم فرزندم به من احترام بگذارد زیرا من مادر او هستم. پستهای من را لایک و دنبال نکنید.» او در ادامه صحبت می کند که چگونه می خواهد او تفاوت بین یک دوست و یک شخصیت معتبر را بداند زیرا رسانه های اجتماعی گاهی این مرز را محو می کنند.
به گفته براون، علیرغم نداشتن چیزی که پسرش بتواند به صورت آنلاین به صورت او بیافزاید، او دوستانی دارد که نمی خواهد او چیزی از آنها بیاموزد. او میگوید که «میتواند ایدههایی را تصور کند که او میتواند از برخی از فعالیتهایی که دوستانم در فیسبوک پست کردهاند دریافت کند». این چیزی است که او را نگران می کند.
او همچنین میداند که اشتباهات جوانی باید در درس دادن باشد و واقعاً سخت است که آنها را به صورت آنلاین برای بچههای خود ببینند و شاید دوباره اجرا کنند. براون میگوید: «اگر پسرم در زندگی اشتباهی مرتکب شد، باید امیدوار باشد که صاحب آن اشتباه شود و از آن درس بگیرد. او فقط نمی خواهد که او اشتباهات بزرگسالان دیگر را تکرار کند.
براون فکر میکند که دسترسی بچهها به اینترنت قدیمی والدین اجازه نمیدهد والدین والدین و بچهها بچه باشند. او توضیح میدهد که رسانههای اجتماعی و برخی از جنبههای اینترنت باعث تنبلی والدین و فرزندان شده است و نحوه جمعآوری اطلاعات، برقراری ارتباط و اعتماد ما را محدود کرده است. براون می گوید: «لذت فوری چیزی است که من نمی خواهم فرزندم با آن درگیر شود.
او از دیدگاه خود با تربیت خود دفاع می کند و به کسانی اشاره می کند که در ابتدای راه با اینترنت بزرگ شده اند: «ما باید منتظر می ماندیم تا بدانیم دوستانمان در مورد چیزها چه فکر می کنند، ما باید اخبار را برای رویدادها دنبال می کردیم نه توییتر، ما. باید به جای ارسال یک نظر و حذف آن در صورت نامناسب بودن، به اعمال خود فکر می کردیم.
براون اصرار میکند که حتی با وجود همه کارهای خوب اینترنت، او میخواهد پسرش به جای پیامک با او صحبت کند. برای جستجوی اطلاعات در کتابهای جلد شومیز منتشر شده، نه آنلاین. او میخواهد او بفهمد که همه چیز نباید فوری باشد و گاهی اوقات زندگی آنقدر که اینترنت میگوید جذاب نیست.
با تمام گفتهها و انجامها، سنگ براون رو به دنیای اطرافش نیست. می دانم دیر یا زود پسرم یک تلفن همراه می خواهد و از شبکه های اجتماعی برای برنامه ریزی با دوستانش استفاده می کند. من فقط می خواهم او بداند که چگونه می تواند او را تحت تاثیر قرار دهد." او اشاره می کند که می داند تا زمانی که با او سخت کوش باشد، او با همان احترامی که برای والدینش قائل بود بزرگ خواهد شد.
یک رویکرد جایگزین
اگرچه براون روش خاص خود را برای مقابله با شیوه تأثیرگذاری رسانه های اجتماعی بر والدین دارد، بارب اسمیت، یک مربی ثبت نام شده دوران کودکی، رویکرد متفاوتی دارد. اسمیت با کودکان بالای 25 سال کار کرده است و تهدیدات بالقوه بسیاری را دیده است و نگرانی هایی را که نسبت به این چالش جدید عجیب و غریب برای والدین نشان داده می شود، درک می کند.
اسمیت توضیح می دهد که تقلید کودکان از اعمال والدینشان، خوب یا بد، چیزی است که همیشه اتفاق افتاده است. بنابراین گرفتار شدن کودکان بر اساس کشف رسانه های اجتماعی والدین فقط یک نگرانی احتمالی نیست، بلکه یک اتفاق واقعی است که قرار است رخ دهد.
این پدیده اغلب زمانی نشان داده شده است که اسمیت به کودکانی که آموزش میدهد، وقت آزاد میدهد. اسمیت میگوید: «آنها عادت داشتند وانمود کنند که از طریق تلفن ثابت یا فروشگاه بازی با یکدیگر تماس میگیرند و از پول وانمودی استفاده میکردند. او ادامه می دهد که "اکنون آنها وانمود می کنند که پیامک و توییت می نویسند، اکنون از کارت های اعتباری و نقدی خیالی استفاده می کنند." این بدان معناست که کودکان نه تنها کارهایی که والدینشان انجام میدهند را میبینند، بلکه تلاش میکنند این رفتار را تقلید کنند. این توضیح می دهد که چرا مردم نگران تقلید کودکان از رفتارهای آنلاین والدین هستند.
اسمیت اشاره میکند که حتی کودکان کوچکتر نیز در تبلتها و تلفنها مهارت پیدا میکنند و جلوگیری از دسترسی آنها به رسانههای اجتماعی ممکن است سادهتر از انجام دادن باشد. او میگوید که والدین ممکن است نگران نباشند بچههای کوچکی که تلاش میکنند شیرینکاری و شوخیها را بازسازی کنند، اما بچههای بزرگتر میتوانند مشکل ساز شوند.
اسمیت هشدار می دهد که حذف تمام رسانه های اجتماعی از زندگی کودک ممکن است راه حل کاملی نباشد. اسمیت می گوید: «باید تعادل وجود داشته باشد. او ادامه می دهد که "گاهی اوقات آنها با چیزهایی مواجه می شوند که نباید داشته باشند و بدون درک صحیح ممکن است مشکلات جدی ایجاد شود."
اسمیت اشاره می کند که همیشه این اتفاق افتاده است و جای نگرانی نیست. تنها کاری که والدین باید انجام دهند این است که فرزندان خود را بنشینند و به آنها توضیح دهند که چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه است. به کودکان بیاموزید که از همه تقلید نکنند.» او تاکید می کند که بیشترین مشکلات فرزندپروری را می توان با هوشیاری حل کرد. والدین باید مراقب کارهایی که در گذشته انجام دادهاند باشند و بر آنچه فرزندانشان وارد آن میشوند نظارت داشته باشند.
با این حال، او میداند که چرا یک فرد میخواهد دنیای مدرن لذتهای آنی را کنار بگذارد. او که خودش یک والدین است، میداند که رویکردهای فرزندپروری متفاوتی برای رسیدگی به مسائل پیچیده وجود دارد. من نمی توانم والدین دیگر را به خاطر حذف حضور رسانه های اجتماعی یا حتی استفاده از آن به عنوان پرستار کودک قضاوت کنم. او می گوید که راه حلی وجود دارد که آنقدر واضح است که ممکن است دیده نشده باشد.
راه حل او: والدین فقط باید والدین باشند. ممکن است گفته های او جذاب یا جدید نباشد، اما او می گوید که حرف هایش در گذشته برای مسائل دیگری کارساز بوده است. «کودکان همچنان به سمت فناوری جدید گرایش دارند و با آن به رشد خود ادامه خواهند داد و به جلو خواهند رفت. والدین فقط باید تعامل داشته باشند و رفتار مسئولانه را آموزش دهند.»
او با این جمله پایان میدهد که «اگر بچهها تأثیرات رسانههای اجتماعی را بدانند، تصمیمات خوبی خواهند گرفت، شاید حتی از اشتباهاتی که والدینشان مرتکب شدهاند درس بگیرند». سخنان فراق اسمیت پر از تفاهم است. او تأکید میکند که «ما نمیتوانیم والدین را به خاطر رویکردهایشان به این موضوع قضاوت کنیم. ما آنجا نیستیم.»
وقتی صحبت از فناوری جدید یا موجود می شود، همیشه مشکلات جدیدی وجود خواهد داشت. در تربیت فرزندان همیشه مشکلاتی وجود خواهد داشت. ما باید به یاد داشته باشیم که با هر تهدید جدید، همیشه راه های مختلفی برای مقابله با آن وجود دارد.
تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که صبر کنیم و امیدوار باشیم که والدین بتوانند با این تهدید رسانه های اجتماعی مقابله کنند. به هر حال، اگر بچه ها در پایان روز شاد و سالم هستند، پس ما کی هستیم که بگوییم درست یا غلط چیست؟