آیا نسل هزاره هیپی جدید است؟

آیا نسل هزاره هیپی جدید است؟
اعتبار تصویر:  

آیا نسل هزاره هیپی جدید است؟

    • نام نویسنده
      شان مارشال
    • نویسنده توییتر هندل
      @Quantumrun

    داستان کامل (فقط از دکمه «جای‌گذاری از ورد» برای کپی و جای‌گذاری ایمن متن از یک سند Word استفاده کنید)

    با همه ناآرامی‌های سیاسی و اجتماعی در دنیای امروز، به راحتی می‌توان با روزهای گذشته هیپی مقایسه کرد، دورانی که اعتراضات در مورد عشق آزاد، ضد جنگ و مبارزه با مرد بود. با این حال بسیاری از افراد روزهای اعتراض هیپی ها را با تظاهرات فرگوسن و دیگر لحظات عدالت اجتماعی مقایسه می کنند. برخی معتقدند نسل هزاره خشن و عصبانی است. آیا دهه 60 واقعاً پشت سر ماست یا داریم به موج دیگری از جوانان رادیکال برمی گردیم؟

    الیزابت ویلی به من توضیح می دهد: «هنوز فرهنگ ضد فرهنگ زیادی وجود دارد. ویلی در دهه 60 بزرگ شد و در زمان سوزاندن وودستاک و سوتین در آنجا بود. او زنی معتقد است اما افکار جالبی در مورد هزاره ها و اینکه چرا معتقد است این همه ناآرامی سیاسی و اجتماعی وجود دارد.

    ویلی گفت: «من فقط برای سرگرمی در آنجا نبودم، بلکه به این دلیل که به پیام‌های ضد جنگ اعتقاد داشتم. او به پیام صلح و عشق آنها اعتقاد داشت و می دانست که اعتراضات و تظاهرات آنها مهم است. زمانی که ویلی در اطراف هیپی ها می گذراند باعث شد تا او متوجه شباهت های بین حرکات هیپی ها و حرکات نسل امروز شود.

    ناآرامی های سیاسی و اجتماعی شباهت آشکاری دارند. Whaley توضیح می دهد که Occupy Wall-Street شبیه به تحصن های هیپی بود. هنوز هم جوانانی هستند که سال ها پس از هیپی ها برای حقوق خود مبارزه می کنند.

    اینجاست که احساس می کند شباهت ها متوقف می شود. نسل جدید معترضان بسیار خشمگین‌تر و خشن‌تر هستند.» او اظهار می کند که هیچ کس نمی خواست دعوا را در راهپیمایی ها و تظاهرات دهه 60 شروع کند. «نسل هزاره آنقدر عصبانی به نظر می رسد که به اعتراض می رود و می خواهد با کسی بجنگد.»

    توضیح او نسبت به افزایش خشم و خشونت در تظاهرات، بی حوصلگی جوانان است. ویلی با توضیح آنچه در طول سالها دیده است از نظرات خود دفاع می کند. بسیاری از افراد نسل کنونی عادت دارند فوراً پاسخ‌ها را دریافت کنند، آنچه را که می‌خواهند در سریع‌ترین زمان ممکن به دست آورند... افراد درگیر عادت ندارند منتظر نتایج باشند و این رفتار بی‌صبرانه منجر به عصبانیت می‌شود.» او احساس می کند به همین دلیل است که بسیاری از اعتراضات به شورش تبدیل می شود.

    همه تفاوت ها بد نیستند. ویلی اذعان می‌کند: «راستش وودستاک یک آشفتگی بود. ویلی ادامه می دهد که علیرغم تمایلات خشمگین و خشونت آمیزی که در نسل هزاره می بیند، او تحت تأثیر قرار گرفته است که چگونه آنها در مقایسه با هیپی های نسل او که به راحتی حواسشان پرت می شود، سازماندهی می کنند و متمرکز می مانند. فقط داروهای زیادی در بسیاری از اعتراضات دخیل بودند که به طور کامل موفقیت آمیز نبود.»

    بزرگ‌ترین و شاید جالب‌ترین ایده او این است که اعتراض‌هایی که در دهه 60 اتفاق افتاد و اعتراضات اکنون، همه بخشی از یک چرخه بزرگ هستند. وقتی مقاماتی مانند دولت ها و شخصیت های والدین از مشکلات نسل های جوان بی خبرند، شورش و ضدفرهنگ هم دور از دسترس نیست.

    پدر و مادرم هیچ اطلاعی از مواد مخدر و ایدز نداشتند. دولت من هیچ ایده ای در مورد فقر و ویرانی در سراسر جهان نداشت و به همین دلیل هیپی ها اعتراض کردند. او ادامه می دهد که امروز هم همین اتفاق می افتد. "خیلی چیزها وجود دارد که والدین هزاره ها نمی دانند، چیزهای زیادی وجود دارد که افراد مسئول نمی دانند، و این باعث می شود که یک جوان بخواهد شورش کند و اعتراض کند."

    پس آیا او درست می گوید که هزاره ها نسل جدیدی از معترضان بی حوصله هستند که به دلیل فقدان درک به خشم کشیده شده اند؟ وستین سامرز، یک فعال جوان هزاره، مودبانه مخالف است. سامرز می گوید: «من درک می کنم که چرا مردم فکر می کنند نسل من بی تاب است، اما ما قطعاً خشن نیستیم.

    سامرز در دهه 90 بزرگ شد و حس قوی از فعالیت اجتماعی دارد. او در برنامه هایی از جمله شرکت کرده است نیروی مراقبت از مدرسه فانوس دریایی، سازمانی که مدارس و جوامعی را در لس آلکاریزوس، جمهوری دومینیکن می سازد.

    سامرز توضیح می دهد که چرا افراد هم سن و سال او خواهان تغییر هستند و چرا اکنون آن را می خواهند. "این نگرش بی حوصله قطعا به دلیل اینترنت است." او احساس می کند که اینترنت به بسیاری از مردم این فرصت را داده است که فوراً نظر خود را ابراز کنند یا پشت یک هدف جمع شوند. اگر چیزی در حال پیشرفت نباشد ناراحت کننده می شود.

    او همچنین توضیح می‌دهد که وقتی او و هم‌فکران همفکرش در واقع تغییراتی را در جهان می‌بینند و به ارمغان می‌آورند، آن‌ها را وادار به ادامه دادن می‌کند، اما وقتی اعتراض‌ها نتیجه صفر داشته باشد، می‌تواند بسیار دلسردکننده باشد. «وقتی ما به یک هدف می‌پردازیم، نتیجه می‌خواهیم. ما می‌خواهیم زمان و تلاش خود را صرف این هدف کنیم و می‌خواهیم که مهم باشد.» به همین دلیل است که او احساس می‌کند هیپی‌ها و نسل‌های قدیمی‌تر با نحوه برگزاری اعتراضات هزاره‌ها مشکل دارند. "آنها نمی فهمند اگر ما تغییری را [به سرعت] مشاهده نکنیم، بسیاری علاقه خود را از دست خواهند داد." سامرز توضیح می دهد که برخی از همسالانش احساس درماندگی می کنند. حتی کوچکترین تغییر امید می آورد که ممکن است به اعتراضات بیشتر و تغییرات بیشتر منجر شود.

    پس آیا هزاره ها فقط هیپی های عصر جدید بی حوصله هستند که سوءتفاهم شده اند؟ لیندا بریو که هم یک هیپی و هم یک هزاره را بزرگ می کند، بینش هایی به دست می دهد. بریو در دهه 1940 به دنیا آمد، یک دختر در دهه 60 و یک نوه در دهه 90 بزرگ کرد. او همه چیز را از پایین زنگوله گرفته تا اینترنت پرسرعت دیده است، با این حال دیدگاه مشابهی در مورد افراد مسن ندارد.

    بریو می گوید: «این نسل جدید باید برای حقوق اندکی که دارند بجنگند.

    مشابه ویلی، بریو معتقد است که نسل هزاره واقعاً فقط یک نسل هیپی مدرن و پویاتر است که چند مشکل دیگر برای رسیدگی دارد. دیدن دخترش به‌عنوان یک هیپی سرکش و نوه‌اش به‌عنوان یک هزاره‌ی نگران، به Brave چیزهای زیادی برای تأمل می‌دهد.

    او توضیح می‌دهد: «من اعتراض‌های نسل هزاره را می‌بینم و متوجه می‌شوم که واقعاً فقط جوانان هستند که از جایی که هیپی‌ها رفتند، انتخاب می‌کنند.

    او همچنین توضیح می‌دهد که مانند هیپی‌ها، وقتی نسل هزاره افراد همفکر و تحصیل‌کرده از وضعیت فعلی خود خوششان نمی‌آید، ناآرامی اجتماعی به وجود می‌آید. بریو می‌گوید: «آن زمان اقتصاد بدی وجود داشت و اکنون اقتصاد بدی وجود داشت، اما وقتی هزاره‌ها برای تغییر اعتراض می‌کنند با آنها بد رفتار می‌شود. او استدلال می‌کند که مبارزات هیپی‌ها برای آزادی بیان، حقوق برابر و حسن نیت نسبت به مردم هنوز ادامه دارد. "همه چیز هنوز آنجاست. تنها تفاوت این است که هزاره ها بسیار پر سر و صداتر، کمتر ترسیده و مستقیم تر هستند."

    بین هیپی‌ها و هزاره‌ها، بریو احساس می‌کند که برخی حقوق از بین رفته است و جوان‌های امروزی تنها کسانی هستند که اهمیت می‌دهند. هزاره ها برای به دست آوردن حقوقی که از قبل باید داشته باشند، اعتراض می کنند، اما به هر دلیلی نمی کنند. مردم به این دلیل کشته می شوند که سفید نیستند و به نظر می رسد که فقط جوانان به این چیزها اهمیت می دهند.

    Brave توضیح می دهد که وقتی مردم از همه منابع خود برای انجام آنچه درست است استفاده می کنند اما به عقب رانده می شوند و نادیده گرفته می شوند، قطعاً اتفاق خشونت آمیزی رخ می دهد. او فریاد می‌زند: «آنها باید خشن باشند. این نسل از مردم در حال جنگ برای بقای خود هستند و در یک جنگ گاهی اوقات مجبورید برای دفاع از خود از خشونت استفاده کنید.

    او معتقد است که همه هزاره‌ها خشن و بی‌صبر نیستند، اما وقتی این اتفاق می‌افتد، دلیل آن را می‌فهمد.

    گزينه ها
    دسته بندی
    گزينه ها
    زمینه موضوع

    جدول زمانی آینده